سفارش تبلیغ
صبا ویژن

@@@ بغل راننده @@@
شخصی شنیده بود که بعضی از مردم برای پیاده شدن از ماشین به راننده می گویند :  لطفا همین بغلها مرا پیاده کنید
او نیز این جمله را حفظ کرد ویک روز که سوار ماشین شده بود به راننده
گفت :
لطفا همین کنارها مرا بغل کنید .

@@@ احتمال @@@
یک نفر با کت وزیر شلواری نشسته بود
همسرش گفت: چرا کت رواز تنت درنیاوردی؟
جواب داد، آخه شاید مهمون بیاد.
پرسید:س چرا با زیرشلواری نشسته ای ؟
یارو گفت : خب ، شاید هم مهمون نیاد .

@@@ صدای بچه @@@
اولی :
خانم .. این بچه شما چه صدایی داره ، آدمو خسته میکنه ، ساکتش کنین .
دومی :
شما انتظار دارین یه بچه ی دو ساله صدای شجریان داشته باشد ؟؟

@@@ زیاد شدن حافظه @@@
چیز هایی که باعث زیاد شدن حافظه می شود :
خوردن شیرینی ، عدس ، گوشت، نان سرد ، قرائت آیه الکرسی ، دائم الوضو بودن ، رو به قبله نشستن به صورت علما نظر کردن و اطاعت امر والدین ، بیدار شدن در شب و مشغول شدن در آن به عبادت خداوند متعال .




تاریخ : پنج شنبه 88/9/5 | 12:50 صبح | نویسنده : احدی | نظر

حکمت و حکایت

گویند شغالی چند پر طاووس برخود بست و سرو و روی خویش را آراست و به میان طاووسان در آمد. طاووسها او را شناختند و با منقار خود براو زخمها زدند. شغال ازمیان آنان گریخت و به جمع همجنسان خود باز گشت اما گروه شغالان نیز او را به جمع خود راه ندادند و روی خود را از او بر می گرداندند شغالی نرمخوی و جهاندیده ، نزد شغال خود خواه و فریبکار آمد و گفت اگر به آنچه بودی و داشتی ، قناعت می کردی ، نه منقار طاووس بر بدنت فرود میآمد ونه نفرت همجنسان خود را بر می انگیختی آن باش که هستی و خویشتن را بهتر و زیباتر و مطبوع تر از آنچه هستی ، نشان مده که به اندازه ی بود ، باید نمود.




تاریخ : شنبه 88/8/30 | 11:45 عصر | نویسنده : احدی | نظر

@@@ تاخیر @@@  

مادر زنی به خانه دامادش رفت تا چند روزی را با آنهاباشد.
در هال خانه مشغول گفتگو بودند که ناگهان ساعت بزرگ دیواری بر زمین افتاد.
مادرزن گفت: شانس آوردم که چند لحظه قبل جایم را عوض کردم وگرنه می افتاد روسرم ومی مردم.
داماد باناراحتی گفت:این ساعت لعنتی همیشه تاخیر دارد.

   @@@ ریش مشکلات @@@ 

  روانپزشک به بیمار گفت:آقای عزیز باید به ریش مشکلات خندید تا آنها را از بین برد.
بیمار خندید وگفت:آقای دکتر مشکلات من زن ومادر زن من هستند که هیچ کدام ریش ندارند.  

@@@ فرنی @@@ 

  به یک نفر که اسهال شده بود گفته بودند فرنی بخور تا اسهالت را بند نماید.
گفته بود فرنی خودش را نمی تواند نگه دارد مرا چگونه می تواند نگه دارد؟ ( یعنی خودش شل است )

   @@@ مالک زمین @@@  

 دو نفر بر سر قطعه زمینی نزاع می کردند هر یک می گفت که زمین مال من است.
پیش حضرت عیسی (ع) رفتند و حضرت فرمودند: زمین چیز دیگری می گوید. پرسیدند چه می گوید؟
 گفت: می گوید آن دو نفر از آن من هستند. 




تاریخ : یکشنبه 88/8/3 | 1:51 عصر | نویسنده : احدی | نظر

@@@ کریم  @@@  

شخصی سخت نگران بود پرسیدند : چه شده؟
گفت:هزار تومان به حاج حسن- دوهزار تومان به حاج تقی و پنج هزار تومان به مشهدی رسول بدهکارم وندارم بدهم.
گفتند:خدا کریم است زیاد نگران نباش .
گفت : ای وای خوب شد یادم آمد سه هزار تومان هم به حاج کریم بدهکارم  

@@@ صرفه جویی @@@

از مردی که پس از مرگ همسرش با خواهرزنش ازدواج کرده بود پرسیدند:چرا با خواهر زنت ازدواج کردی؟
گفت:برای اینکه در مادرزن صرفه جویی کرده باشم .

@@@ جیگر @@@

 استاد : آقای سینوسی سه عضو بدنتون رو نام ببرید؟
دانشجو: بااجازه استاد" معده- مری- مریم .
استاد:مریم دیگه چه عضویه؟
دانشجو: مریمجیگر منه
 

@@@ مردم چهار دسته اند  @@@  

پیامبر اکرم(ص) فرمود: مردم چهار دسته اند(سخی- کریم- بخیل و لئیم)
سخی کسی است که خود می خورد وبه دیگری نیز می بخشد . کریم کسی است که خود نمی خورد وبه دیگری می بخشد . بخیل کسی است که خود می خورد وبه دیگری نمی دهد . ولئیم کسی است که نه خود می خورد و نه به دیگری می بخشد. 




تاریخ : شنبه 88/7/25 | 11:43 صبح | نویسنده : احدی | نظر

                                                    بسمه تعالی 

(1):                                          ( دعای رجب وریش همراه)

 

کسی دعای رجب می خواند: یاذا الجلال والاکرام ...

چون خودش ریش نداشت دستش را دراز کرده بود وریش دوستش را گرفته بود واین دعا رامی خواند.

 

 (2):                                        (پنجاهی پاره وامام ناآشنا)

 

آقایی ازامام حسین(ع)روضه می خواند یک نفر پنجاه تومانی پاره به روضه خوان داد وگفت:روضه امام علی النقی را بخوان- آقا نگاهی به پنجاه تومانی پاره کرد وگفت:پنجاه تومانی پاره – امام نابلد من چگونه بخوانم. 

 

(3):                                       (دختر کچل)

 

دختری زیبا را به مردی نشان داده وعقدش نمودند در شب زفاف به ناگاه دید که این همان دختر نیست ویک دختر کچل بجای او به ایشان قا لب کرده اند. با دوستش در میان گذاشت –دوست داماد گفت: چاره اش این است که هر شب به رختخوابت ادرار کنی وبگویی که مریضم..........طلاق می گیرد.........

داماد مدتی این کار را انجام داد.

یک روز گفت:تازه کجایش را دیدی- اگر زمستان شود به رختخواب غائط هم می کنم چون مریضم.......بدین ترتیب خلاص شد.

 

(4):                                  (چهار عمل را قبل از خواب فراموش نفرمائید)

 

روایت است ازحضرت زهرا صلوات ا...علیها که فرمود:

پیغمبر اکرم صلی ا... علیه وآله برمن وارد شدند در وقتی که رختخواب خود را پهن کرده بودم و می خواستم بخوابم.

فرمودند:ای فاطمه (س)مخواب مگر آنچه چهار عمل بجا آوری.

-ختم قرآن کنی

-پیامبران را شفیعان خود گردانی

-مومنین را از خود خوشنود گردانی

-حج عمره بکنی

این رافرمود وداخل نماز شد-من توقف کردم تا نماز خود را تمام کرد.

گفتم یارسول ا... امر فرمودی به چهار چیزی که من قدرت ندارم در این وقت آنها را بجا آورم.

آن حضرت تبسم کردند وفرمودند:هرگاه سوره(قل هوا...احد)را سه مرتبه بخوانی پس گویا ختم قرآن کرده ای.

وهرگاه صلوات بفرستی برمن وپیامبران قبل از من- ما شفیعان تو خواهیم بود در روز قیامت.

وهرگاه استغفار کنی از برای مومنین- پس تمامی ایشان از تو خوشنود شوند.

وهرگاه بگوئی سبحان ا...والحمدلله ولا اله الاا...وا...اکبر –پس حج عمره کرده ای.

 




تاریخ : شنبه 88/6/14 | 12:53 عصر | نویسنده : احدی | نظر


  • قالب وبلاگ | بلاگ اسکای | ایران موزه