خداى متعال براى اینکه دلها را به تحقق وعدههاى آینده قرص کند، برخى از این وعدهها را در کوتاهمدت اجرا میکند. خداى متعال به مادر حضرت موسى وحى کرد: «فألقیه فى الیمّ». بعد فرمود: «انّا رادّوه الیک و جاعلوه من المرسلین».(4) دو تا وعده داد: بچه را در دریا بینداز - نگران نباش - هم به تو برمیگردانیم، هم او را به مقام نبوت و ارسال میرسانیم. آن نبوت هم همان نبوتى بود که سالهاى متمادى - شاید چند قرن - بنىاسرائیل در انتظارش بودند. بعد که حضرت موسى در قصر فرعونى به آغوش مادر برگشت، خداى متعال میفرماید: «فرددناه الى امّه کى تقرّ عینها و لا تحزن و لتعلم انّ وعد اللّه حقّ»؛(5) این وعدهى اوّلى را برایش تحقق دادیم، برگرداندیم تا بداند وعدهى خدا درست است؛ آن وعدهى دوم هم محقق خواهد شد.
خداى متعال با ملت ایران اینجورى رفتار کرده است؛ وعدههاى بسیارى را محقق کرده است، کارهاى بزرگى انجام گرفته است. جوانهاى عزیز! بدانید آن روز هیچ کس باور نمیکرد بشود نظام طاغوتىِ سلطنتى را تکان داد، چه برسد به این که انسان بخواهد آن را از بین ببرد. امروز شما مىبینید که نظام طاغوتى منفورترین نظامها در دنیاى اسلام است؛ از ایران که بکلى ازاله شد و - به قول معروف - به زبالهدانى تاریخ انداخته شد. آن روز اگر میگفتند که ممکن است ایران از زیر چنبرهى سلطهى آمریکا خارج شود، آنهائى که مسائل کشور را میدانستند، به طور قطع و یقین میگفتند چنین چیزى ممکن نیست. همهى امور کشور، همهى سیاستهاى کلان کشور در اختیار آمریکائىها بود؛ گاهى حتّى در جزئیات دخالت میکردند: چه کسى وزیر فلان وزارتخانه باشد، چه کسى نباشد؛ قیمت نفت این مقدار بالا برود یا نرود. با این تسلطى که آمریکائىها و در حاشیهى آمریکائىها بقیهى ارذال و اوباش جهانى بر کشور ما، بر ملت ما، بر منابع ما، بر آبروى ما داشتند، چه کسى باور میکرد که این از بین برود؟ امروز شما مىبینید در دنیا اگر یک ملت را بخواهند نام بیاورند که مستقل از سیاستهاى استکبارى آمریکا و امثال آمریکاست، اسم ایران را مىآورند. ملتهاى دیگر به ایران نگاه میکنند، هیجان پیدا میکنند از این ایستادگى، از این صراحت، از این شجاعت، از این استقامتى که ملت ایران به خرج دادند.
همهى دنیاى استکبار و دولتهاى مستکبر دست روى دست هم گذاشتند، بلکه ملت ایران را تحریم کنند؛ با این تحریم، ملت ایران را خسته کنند و به ستوه بیاورند. خودشان هم میگویند که ما خواستیم ملت را در مقابل نظام جمهورى اسلامى به ایستاگى وادار کنیم تا مسئولان نظام جمهورى اسلامى محاسباتشان عوض شود! این را حالا صریح میگویند. آن اوائل که ما تحلیل میکردیم، به این صراحت نمیگفتند؛ اما حالا میگویند. نتیجه این شده است که شما ملاحظه میکنید ملت ایران روزبهروز گرایشش به مبانى اسلام، به مبانى انقلاب، به ایستاگى، به این عزتى که خداى متعال به این کشور داده، بیشتر میشود؛ درست نقطهى مقابلِ آنچه که آنها خواستهاند، تحقق پیدا کرده است.
اینها درسهاى بزرگى است که خداى متعال به ما داده است؛ و یکى از این نقاط درس، همین نوزدهم دى است که شما قمىها افتخارش را دارید. البته قم فقط این افتخار را ندارد؛ افتخارهاى زیادى در تاریخ قم هست. در این نود سال، صد سال اخیر، چشمههاى جوشانِ گواراى زیادى از قم سرازیر شد. قمىها بودند که مرحوم حاج شیخ (رضوان اللّه علیه) را با آغوش باز پذیرائى کردند، او را آوردند و این حوزهى عظیم تشکیل شد. این تربیت الهى و غیر منتظَرى که در این حوزه انجام گرفت، از برکت همت مردم قم بود؛ حوزهاى که کسى مثل امام بزرگوار ما از این حوزه درآمد و این حادثهى عظیم دنیا - نباید گفت حادثهى عظیم این کشور - به وجود آمد. در قضایاى سال 42، در قضایاى سال 41، در قضایاى انقلاب، در قضایاى جنگ تحمیلى، قم یک چهرهى برجستهى بزرگى دارد که امیدواریم همیشه همین جور بماند.
یک نقطهى مهم - براى شما جوانان عزیز قمى عرض میکنم - در این حرکت این است که انسان با هوشیارى و زیرکى، حرکتهاى دشمن را تفرّس کند، زیر نظر بگیرد و هدفهاى دشمن را کشف کند؛ این خیلى مهم است. اگر شما در یک مبارزهى شخصى، در یک دفاع شخصى که در مقابل یک حریف قرار میگیرید، بتوانید حرکت او را پیشبینى کنید، هیچ ضربهاى نخواهید خورد. اگر حواستان پرت شد، غافل شدید، تمرکز را از دست دادید، به چیز دیگرى سرگرم شدید، نتوانستید پیشبینى کنید که او چه کار میخواهد بکند، حتماً ضربه میخورید. دشمن که نخوابیده؛ او بیدار است: «و انّ اخا الحرب الأرق و من نام لمینم عنه».(6) شما اگر حواست پرت شد، شما اگر از موقعیت خودت غافل شدى، دلیل این نمیشود که دشمنى هم که در مقابل توست، حواسش پرت شده باشد؛ او ممکن است حواسش جمع باشد، بزند. پس باید حواسها جمع باشد. اینکه ما این همه عرض میکنیم، توصیه میکنیم، تأکید میکنیم، هم به مسئولین، هم به مردم، که خودتان را به مسائل فرعى سرگرم نکنید، براى خاطر این است. اینکه به مطبوعات، به رسانهها، به روزنامهها، به پایگاههاى اینترنتى که امروز رواج پیدا کرده است، هى سفارش میکنیم که از وارد کردن حرفها و مطالب نادرست - که ذهن مردم را مشغول میکند - به فضاى ذهنى مردم پرهیز کنید، به خاطر این است.
یک ملت باید درست حواسش را جمع کند، بداند پا کجا میگذارد - تقواى جمعى یعنى همین - بداند چه کار میخواهد بکند، مراقب باشد که از کجا ضربه متوجه او میشود. در عمل فردى هم اگر ما تقوا داشته باشیم، اعمال خودمان را مراقبت خواهیم کرد، خودمان را مراقبت خواهیم کرد؛ جائى که پاى انسان میلغزد، انسان پا نمیگذارد؛ جائى که خوف سقوط هست، انسان مراقبت میکند. این چیزى است که لازم است.
امروز آنچه بنده تشخیص میدهم - که بررسى حرکات دشمن نشان میدهد - این است: با اینکه ما حدود پنج ماه به انتخابات داریم، ذهن دشمن متوجه انتخابات ماست. انتخاباتى که در خرداد آینده در پیش داریم، از نظر ما مهم است، از نظر دشمن هم مهم است؛ حواسش به آن انتخابات است. اگر میتوانستند کارى میکردند که اصلاً انتخابات انجام نگیرد، این کار را میکردند. خب، این کار براى آنها میسور نیست، مقدور نیست؛ مأیوسند از این که بتوانند این کار را انجام دهند. یک بار بعضىها تلاش کردند که انتخابات مجلس را عقب بیندازند؛ حتّى به ما گفتند اگر میشود، دو هفته عقب بیندازید. گفتیم نمیشود؛ انتخابات باید در همان روزِ خودش انجام بگیرد؛ یک روز هم نباید عقب بیفتد. نتوانستند، دستشان به جائى نرسید. آنها این را تجربه کردهاند، میدانند انتخابات عقبافتادنى نیست؛ لذا دنبال راههاى دیگرند.
.: Weblog Themes By Pichak :.