آدینه آخر

آقاجان! جمعه ها از پی هم گذشتند و رسیدیم به آدینه آخر سال و تو نیامدی! یک سال دیگر از عمرمان گذشت و پیر شدیم اما تو نیامدی.

در میان کوچه های انتظار پیر گشتیم از فراق یار ، ما نشستیم تا شمیمی از وجود بر رسد در انتظار یار ، آری جمعه های ما یکی یکی غروب شد اما تو نیامدی...

درحالی که سال جدید از راه می رسد و همه منتظر آمدن سال نو و بهار هستند ، چگونه بی تو جشن بگیریم این سال جدید را ، عید بی تو موسم دل تنگی است و فراق ، بیا که شب های انتظار با تو معنا بگیرد .

ای یوسف زهرا! ای قرار دلهای شکسته و منتظر ! ما منتظریم سال جدید را با دیدارت آغاز کنیم ، چه می شود که بیایی و همه دلهای نا امید را امیدوار کنی .

ای پادشه خوبان داد از غم تنهائی                     دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی