41. ثبات کوبندگی اسلام
این نهضت شما ثابت کرد به اینکه اسلام الان متحرک است و کوبنده است.[44]
42. احیای ولایت فقیه
ولایت فقیه برای شما یک هدیه الهی است.[45]
43. شکستن تابوی دخالت روحانی در سیاست
امروز که یک تحول بزرگی در ملت پیدا شده است و خدای تبارک و تعالی به این ملت عنایت فرموده است و این تحول را به قدرت خود ایجاد فرموده است در روحانیین هم این تحول حاصل شده است و الان در صف مجاهدین جهاد میکنند و کشته میدهند و شهید میدهند و با سلاح در بین تودههای مردم ظاهر میشوند و آن سد عدم دخالت روحانی در امور اجتماعی و سیاسی و جنگی شکسته شد.[46]
44. زمینهسازی برای قیام امام مهدی(عج)
انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت ـ ارواحنا فداه ـ است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.[47]
45. احیای حج ابراهیمی
جنابعالی را به سمت نمایندگی خود و سرپرست حجاج محترم ایران منصوب مینمایم تا با توجه به این که فرضیه حج یکی از بزرگترین فرضیههای عبادی ـ سیاسی اسلام و کنگره عظیم حج در مواقف معظمه از بزرگترین کنگرههای جهان اسلام است، حجاج محترم جهان را دور هم گرد آورده و در مصالح اسلام و مشکلات مسلمین تبادل نمایید و راههای اتحاد بین همه طوایف و مذاهب اسلامی را بررسی کنید و در امور سیاسی مشترک بین همه طوایف، مشکلاتی را که برای مسلمین جهان به دست دشمنان سرسخت اسلام پیش آمده است ـ که اهم آن اختلافانگیزی بین صفوف مسلمانان است ـ را چارهاندیشی بنمایید.[48]
46. احیای نماز جمعه.
یکی از برکات این نهضت و انقلاب، همین اقامه نماز جمعههاست.[49]
ث) حوزهی مسائل اجتماعی
47. وحدت کلمه
آنچه را که میتوانم بگویم بهترین ثمرات این نهضت است، این وحدتی است که حاصل شد بین قشرهای مختلف، دانشگاهی به روحانیین نزدیک شد، روحانیین به آنها نزدیک شدند با همه اینها نزدیک شد دهقان و شما الان میبینید که در سرتاسر ایران تمام طبقات با هم همفکر و همعقیده و یکصدا جمهوری اسلامی را میخواهند و رمز موفقیت ما که قدرتهای بزرگ دنیا را به عقب نشاند و یک قدرت شیطانی مثل قدرت خاندان پهلوی را فرو ریخت، این مرز موفقیت همین وحدت اقشار و وحدت کلمه بود.[50]
48. وحدت شیعه و سنی
اگر برکت جمهوری اسلامی جز این نبود، این یک برکت بزرگی است که ما را و همه برادرهای اهل تشیع وتسنن را یکجا جمع کرده و همهمان برای اسلام میخواهیم کوشش کنیم و باید همه ما توجه داشته باشیم که نباد یک وقت تبلیغی بشود که در طول تاریخ تقریباً شده است که ما را، برادرها را از هم جدا کردند، اهل سنت را با ما جدا کردند، باید اینها را توجه بکنیم، باید ما با هم برادر باشیم، نگذاریم دیگران بیایند همه چیزمان را ببرند و ما بنشینیم دعوا کنیم سر یک چیزی که نباید دعوا بکنیم.[51]
49. همگرایی حوزه و دانشگاه
اگر این نهضت غیر از این یک خاصیت نداشت که بین طلاب علوم دینیه و قشر دانشگاهی یک رابطه پیدا شد، اگر غیر از این ما هیچی نداشتیم این بالاترین چیزی بود که، نتیجهای بود که حاصل شد از این نهضت.[52]
50. همنشینی و هماندیشی اقوام و صفوف مختلف
از برکات این نهضت یکی این است که طوائف مختلفه را زیر یک سقف توی یک اتاق کوچک جمع کرده است، فارس و کرد و عرب و عجم، همه برادرها را در یک جا مجتمع کرده است تا مسائل و مطالبی که دارند بگویند و ما هم اگر عرائضی داریم به آنها عرض میکنیم.[53]
51. همگرایی مردم و ارتش
در این نهضت شاید آن وقتی که مردم مشغول بودند به مخالفت، خوب، دیدید که یک وضع انسانی پیدا شده، یک تحول پیدا شده بود، یک تحول پیدا شده که سرباز وقتی که میآمد توی کوچهها، مردم گل به او میریختند، آن گریه میکرد و به آنها اظهار محبت میکرد. این تحول روحی است که خدای تبارک و تعالی این تحول را مرحمت فرموده بود.[54]
52. تحرک بانوان در فعالیتهای سیاسی اجتماعی
اینهایی که در گوشه و کنار به گوش اشخاص میخوانند که این انقلاب کاری انجام نداد. اینها اشخاصی هستند که این تحول که در شما پیدا شده است چون مضر به حال آنها و قدرتهای چپاولگر است این را چیزی حساب نکنند و با تبلیغات سوئشان بخواهند به شما بیاورانند، باور بیاورند که چیزی نشده است. چه بهتر از اینکه در یک همچو جلسهای که شما بانوان هستید و فعالیت اخلاقی و زحمتهای همهجانبه برای مستمندان و برای آوارگان میکشید، از این تحول بهتر چه اگر در رژیم سابق بود، نه این اجتماعات بانوان بود و نه این فعالیت همهجانبه آنها که نیمی از جمعیت در ایران هستند و این نیم آن نیم دیگر را هم تربیت میکند.[55]
ج) حوزهی فرهنگ
53. تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی در مدت کوتاهی که از عمرش گذشته خدمتهای ارزنده و گامهای مفید و مؤثری در این امر حیاتی برداشته و مورد تقدیر و تشکر است.[56]
54. تحول در دانشگاه
دانشگاه باید متحول باشد و البته شده است، لکن بیشتر مواظبت میخواهد.[57]
55. تشکیل نهضت سوادآموزی
از جمله حوائج اولیه برای هر ملت که در ردیف بهداشت و مسکن بلکه مهمتر از آنهاست، آموزش برای همگان است. معالاسف کشور ما وارث ملتی است که از این نعمت بزرگ در رژیم سابق محروم و اکثر افراد کشور ما از نوشتن و خواندن برخوردار نیستند چه رسد به آموزش عالی... اکنون بدون از دست دادن وقت و بدون تشریفات خستهکننده برای مبارزه با بیسوادی به طور ضربتی و بسیج عمومی قیام کنید تا انشاءالله در آینده نزدیک، هر کس نوشتن و خواندن ابتدایی را آموخته باشد.[58]
چ) حوزهی اقتصادی
56. سیاست دفاع از پابرهنگان
خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایهدارها گردد و اغنیای و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار بشوند! معاذالله که این با سیره و روش انبیاء و امیرالمومنین و ائمه معصومین(ع) سازگار نسیت، دامن حرمت و پاک روحانیت از آن منزه است، تا ابد هم باید منزه باشد و از این افتخارات و برکات کشور و انقلاب و روحانیت ماست که به حمایت از پابرهنگان برخاسته است و شعار دفاع از حقوق مستضعفان را زنده کرده است.[59]
57. تلاش برای فقرزدایی
مسئولین محترم کشور ایران علیرغم محاصرات شدید اقتصادی و کمبود درآمدها، تمامی کوشش و تلاش خود را صرف فقرزدایی جامعه کردهاند و همه آرمان و آرزوی ملت و دولت و مسئولین کشور ماست که روزی فقر و تهیدستی در جامعه ما رخت بربندد و مردم عزیز و صبور غیرتمند کشور از رفاه در زندگی مادی و معنوی برخوردار باشند.[60]
58. خلاقیت و ابتکار
اگر چنانچه شما ملاحظه کنید که در این دو سال در کشور ما صنعتهای زیادی که آنها انجام میدادند خودشان انجام میدهند و باورتان باشد که خود ما هم میتوانیم صنعتی داشته باشیم و میتوانیم ابتکاری داشته باشیم همین باور توانایی، شما را توانا میکند. اساس این باور است که آنها از ما گرفته بودند، آنها ما را از همه چیز تهی کرده بودند به طوری که افکار ما، باورهای ما همه وابستگی داشت.[61]
59. وفور نعمت
انقلاب واقع شده است، فراوانی است، این یکی از نعمتهای بزرگی است که ما داریم. شما شاید خیلیهاتان شاید یادتان هست که در همین جنگی که به ما مربوط نبود، جنگ عمومی دوم که به ما مربوط نبود، در ایران دیگر نان پیدا نمیشد!... بحمدالله فراوانی است، یعنی گرسنگی نیست توی کار، اینطور نیست که مردم نان پیدا نکنند، اینطور نیست که مردم ارزاق را نتوانند پیدا کنند، کمیاب گاهی میشود اما آن هم ارزاق عمومی کمتر کمیاب میشود
تحول به ملتی حاضر در صحنه
ما اگر فایدهای از این جمهوری اسلامی نداشتیم، الا همین حضور ملت به همه قشرهایش در صحنه و نظارت همه قشرها در امور همه، این یک معجزهای است که جای دیگر من گمان ندارم تحقق پیدا کرده باشد و این یک هدیه الهی است که بدون اینکه دستهای بشر در آن دخالت داشته باشند، خدای تبارک و تعالی به ما اعطا فرموده است.[22]
22. تحول به ملتی با ریشه و بینش سیاسی
یک تحول روحی پیدا شد در ایران، سرتاسر ایران یک تحول روحی پیدا شد و مردمی که فکر در امور مملکتی نمیکردند، حالا جوانها، بچهها، زنها، مردها مسائلی که در مجالسشان طرح میشود مسائل روز است و قبلا اصلاً این مطلب هیچ نبود.[23]
23. تحول به ملتی پیروز بر نفس
آن چیزی که به ملت ما خدای تبارک و تعالی عنایت فرموده است بسیار است، از آن جمله نجات از انحطاط فرهنگی و اخلاقی و وصول به مراتبی از مراتب اخلاق و فرهنگ و پیروزی در جبههها و بالاتر از آن پیروزی بر نفس که برای جوانهای ما در قشر وسیعی حاصل شده است.[24]
پ)حوزهی سیاست و حکومت
24. سقوط سیاست و حکومت
برکات این نهضت زیاد بود. بزرگترین برکات، شکستن سد بزرگ شاهنشاهی و راندن دردها و چپاولگران از مملکت و قطع ایادی شرک و نفاق و قطع ایادی چپاولگران و نفتخواران بوده. اینها برکاتی بود که به ما تا کنون رسیده است. امیدوارم انشاءالله که ما اگر هیچ پیروزی پیدا نکرده بودیم الا رفتن این طایفه، این سلسله، کافی بود بر ایمان.[25]
25. برچسیده شدن بساط ظلم
امروز با زمان رژیم سابق فرق دارد، چون امروز یک مملکتی است که نه یک نفری است که زورگویی بکند و فشار بیاورد که یک کاری به ملت تحمیل بکند. ما یک چنین مقامی اصلاً نداریم. یعنی ملت ما هم دیگر تحمل چنین مقامی را نمیکند وضع ملت طوری است که اگر یک مقام بخواهد چیزی را تحمیل کند، جلویش میایستند و مشتشان را گره میکنند و مانع میشوند. این یک نعمت بزرگی است برای یک ملتی که یک مقامی نتواند ظلم کند. البته ظالم را سر جای خودش مینشانند، با قدرت هم مینشانند. اشخاص مختلف را مقامات عالی با قدرت هم سرجایشان مینشانند. اما اگر بخواهند کاری بکنند، نظیر کارهای زمان سابق که همه کارهایشان از این قبیل بود، ما چنین مقامی نداریم.[26]
26. آزادی سیاسی
نعمت آزادی بالاترین نعمتی است که بشر دارد، شما فاقد بودید این نعمت را نمیتوانستید یک کلمه حرف بزنید، نمیتوانستید اینجا با هم جمع شوید. امکان داشت برای شما قبلاً امکان داشت که ماها بنشینیم با هم صحبت کنیم نمیگذاشتند کسی از این در داخل بشود، اگر یک وقتی قاچاقچی داخل میشدید وقتی بیرون میرفتید توی سازمان امنیت باید بروید. خدا به شما نعمت آزادی را داده و شما را در امتحان این آزادی قرار داده که ببیند که شما با این آزادی چه میکنید.[27]
27. آزادی در انتخابات و تعیین سرنوشت
همانطور که بارها گفتهام مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند و هیچ فرد و یا گروه و یا دستهای حق تحمیل فرد و یا افرادی را به مردم ندارند.[28]
28. آزادی بیان و اندیشه
این آزادی که الان برای ملت ما هست، برای زن، برای مرد، برای نویسندهها، برای چیزها، این آزادی، آزادی است در کلیه اموری که این امور به نفع خود شما هست. شما آزادید بروید بیرون مطالب خودتان را بگویید، انتقاد از دولت بکنید، انتقاد از هرکس که پایش را کج گذاشت بکنید، هیچ کسی نیست که به شما بگوید چرا.[29]
29. استقلال سیاسی
امروز ایران اسلامی به برکت ایمان قوی و تعهد به اسلام و تحول عظیمی که در اقشار مختلفه حاصل شده است، دست شرق و غرب و انگلهای منحرف را از کشور خود کوتاه و به هیچ قدرتی اجازه نمیدهد کوچکترین دخالتی در کشور اسلامی ایران نمایند.[30]
30. عزت ایران و ایرانی
امروز اگر رئیسجمهور آمریکا بیاید اینجا بخواهد به یک نفر از کارمندیهای ـ اداره ـ دولت ما یک درشتی بکند یک سیلی میخورد.[31]
31. قطع کردن پای مستشاران بیگانه از کشور
الان کشور شما با آن وقت چقدر فرق دارد، آن وقت همه این بودند که مستشاران بیایند چه بکنند، کارخانههای ما دست مستشارها بود. ارتشمان دست آنها بود. همه چیزمان دست آنها بود. امروز شما بحمدالله خودتان هستید، ایستادید روی پایتان در مقابل آمریکا، شوروی نمیدانم سایر جاها. میگویید که ما اصلاً هیچ کاری به کسی نداریم.[32]
32. مجازات جنایتکارات طاغوت
باید هر چه سریعتر به وضع جنایتکاران رژیم فاسد رسیدگی شود و در دادگاه فوقالعاده انقلابی ـ مردم علناً آنان را محاکمه کرده و به مجازات برسانیم تا مردم ستمدیده ما از وضع آنان مطلع شده و مطمئن شوند افرادی که آنان را در طول دوران سیاه استبداد اذیت و آزار کرده بودند، چگونه به جزای اعمال خود میرسند.[33]
33. تأسیس حکومت اسلامی
ما در این انقلاب پیروزیهای فوق تصور داشتیم و مظلومیتهای زیاد. بزرگترین پیروزی تحول یک رژیم دو هزار و پانصد ساله مستکبر و ستمگر به یک رژیم اسلامی که در راه اسلام میخواهد قدم بردارد و انشاءالله بردارد.[34]شایسته یادآوری است که گام نخست در برقراری حکومت اسلامی، تکمیل ساختار حکومت و ارکان آن است که به بهترین و بیسابقهترین شکل انجام شد: هیچ سابقه ندارد ـ هیچ ـ که یک کشوری ملتش که قیام کردند و آن رژیم سابق را از بین بردند بعد از یک سال و نیم مثلاً همه چیزهایی که باید حکومت داشته باشد اینها متحقق کردند و قانون اساسیشان را نوشتند، جمهوری اسلامیشان را رأی دادند، رئیسجمهورشان را رأی دادند، مجلس خبرگانشان را رأی دادند، مجلس شورای اسلامیشان را رأی دادند و همین چند رو نخستوزیر، وزرای خودش را معرفی میکند و تمام و کمال آنچه که حکومت لازم دارد متحقق میشود این سابقه ندارد در دنیا که همچون چیزی بشود.[35]
لیکن گام بعدی و البته همیشه مستمر، تلاش خستگیناپذیر برای پیاده کردن محتوای آنکه اجرای همه احکام اسلامی و رنگ اسلامی به خود گرفتن همه اشخاص و امور در کشور است؛ گامی که مقداری از آن طی شده و هنوز بسیاری از آن باقی مانده است: در نیمه راه هستیم الان، بیشتر راه مانده است. ما فقط رفتن محمدرضا و کوتاهی دست اجانب مقصد اعلایمان نبود، آن مقدمه بود یعنی اینها یک خاری بودند بین راه که باید این خارها از بین راه برداشته بشود تا ما بتوانیم آن مقصدی که مقصد اصلی است به آن برسیم و آن مطلبی را که مطلب اصلی ماست و اصل اسلام است به آن تحقق بدهیم. ما همه رأی به جمهوری اسلامی دادیم شما هم دادید رأی، رأی تنها کافی نیست رأی همینقدر است که رسماً الان مملکت ایران رژیمش جمهوری اسلامی است.[36]
34. قانون اساسی
قانون اساسی یکی از ثمرات عظیم، بلکه بزرگترین ثمره جمهوری اسلامی است.[37]
35. شکلگیری نهادهای اسلامی و مردمی
این از برکات نهضت است، برکات اسلام است که همه نهادهایشان اسلامی و مردمی است.[38]
36. روی کار آمدن مسئولان مردمی
من وقتی که متصدیان امور ایران را، همه، چه آنهایی که در خارج هستند، چه اینهایی که در داخل هستند، میبینم و مقایسه میکنم با متصدیان امور در سابق، زمان قاجار، من آن وقت هم یادم هست و زمان رضاشاه و زمان شاه و اینها، احساس میکنم که واقعاً یک تحول عظیمی پیدا شده است در ایران یعنی کار از دست قلدرها به دست ملت افتاده است، آنهایی که از خود ملتاند.[39]
37. روی کار آمدن مسئولان بینظیر
من مدعی هستم که مثل ملت ما ایران و مجلس ایران و دولت ایران و رئیسجمهور ایران و شورای قضائی ایران و شورای نگهبان ایران و اینها همه و ملت ایران از صدر تاریخ اسلام تا حالا نبوده![40]
38. هماهنگی میان ملت و دولت
من گمان میکنم که بعضی تحولاتی که بعد از انقلاب در ایران پیدا شد، این تحولات بود که ما را به مسائلی که تاکنون رسیدهایم رسانده است و منجمله از تحولات این هماهنگی ملت با دولت است، این در رأس شاید سایر تحولات باشد.[41]
39. کشوری باثبات
ایران باثباتترین ممالک است... کجاست که اینطور ثبات داشته باشد؟ کجاست که هیچ یک از ارگانهایی که الان هست متزلزل نشدهاند به واسطه کشتن یکی یا دو تا؟ در صورتی بود که یک شاه مردگی سابق البته اینطور بود تا یک کسی میمرد، شاهی میمرد، فوراً در همه جا شلوغ میشد، حالا ما دیدیم رئیسجمهور شهید شد و همه ایران ثباتش محفوظ است و بالاتر شده است و همه برای او سینه زنند و عزدارای میکنند و از همه میخواهند که حفظ کنید دیگران را. چه ثباتی نسیت چه تزلزلی در ایران هست همه جهاتش تمام است، همه جهاتش خوب است.[42]
ت) حوزهی دین
40. تجدید حیات اسلام
منت خدای تبارک و تعالی را که شما جوانان برومند از هر جا که هستید توجه به اسلام کردید و اسلام را در این عصر، در این عصر ظلمانی، در این عصری که همه ارزشها به باد رفته بود، اسلام را زنده کردید.
دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزههای مختلف
به مناسبت تقارن ایام دهه فجر انقلاب اسلامی با ماه خون و قیام و پرپر شدن هفتاد و دو تن لاله سرخگون در دشت معلای کربلای حسینی، تنها به 72 دستاورد انقلاب اسلامی، به روایت امام خمینی(ره) در حوزههای گوناگون، به صورت فهرستوار اشاره میگردد:
الف) حوزه جهانی
1. شکستن ابهت پوشالی ابرقدرتها
شما بدانید که این نهضت ملی ایران، این عظمت قدرتهای بزرگ با تبلیغات تحمیل کرده بودند در دِماغها که اصلاً نمیشود با انگلستان درافتاد، حالا هم دیگر اصلاً با آمریکا نمیشود دیگر درافتاد، این عظمت را شکست.... شما ثابت کردید که نه، میشود! میشود با آمریکا هم طرف شد میشود که لانه جاسوسی آمریکا هم تصرف کرد، میشود جاسوسهای آمریکایی را هم گرفت و نگه داشت و حفظ کرد. شما این را ثابت کردید به دنیا. آن عظمتی که از آنها به واسطه تبلیغات زیادی که داشتند، در دنیا سایه افکنده بود که ابرقدرت است و کسی حق حرف زدن ندارد، آن شکست.[1]
2. صفآرایی در برابر نمایش قدرت آمریکا
امروز یکی از افتخارات بزرگ ملت این است که در برابر بزرگترین نمایش قدرت و آرایش ناوهای جنگی آمریکا و اروپا در خلیج فارس صفآرایی نمود.[2]
3. انتقال وحشت از دل مظلومان به دل مستکبران
جمهوری اسلامی ایران... این هنر را کرده که بتهای عظیم تخیلی را شکسته و رعب و وحشت را از دل مظلومان برداشته و در دل ستمگران گذاشته است و این خود از یک ملت بیعده و عده کافی* معجزهای است که به ید قدرت الهی تحقق یافته است.[3]
4. باز کردن دریچه نور و امید در دل مسلمانان
بحمدالله از برکت انقلاب اسلامی ایران دریچههای نور و امید به روی همه مسلمانان جهان باز شده است و میرود تا رعد و برق حوادث آن، رگبار مرگ و نابودی را در سر همه مستکبران فرو ریزد.[4]
5. الگوسازی برای ملتهای مستضعف
خداوند تعالی بر ما منت نهاد و رژیم استکبار را با دست توانای خود که قدرت مستضعفین است درهم پیچید و ملت عظیم ما را ائمه و پیشوای ملتهای مستضعف نمود.[5]
6. حمایت از مسلمانان آزاده
ما اعلام میکنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است و کشور ایران به عنوان یک دژ نظامی و آسیبناپذیر نیاز سربازان اسلام را تأمین و آنان را به مبانی عقیدتی و تربیتی اسلام و همچنین به اصول و روشهای مبارزه علیه نظامهای کفر و شرک آشنا میسازد.[6]
7. همگرایی امت اسلام
یکی از بزرگترین نتایجی که ما از این نهضت میبریم و بردیم همین مواجهه شدن با برادرهایی است که در طول این مدتها مواجه نشدیم. در این مجلس، الان برادرهای ایرانی، بحرینی، پاکستانی دور هم نشستهایم و مشکلات خودمان را میتوانیم بیان کنیم.[7]
8. بیداری امت اسلام
الحمدالله در این نهضت این پیروزی حاصل شد برای مسلمانها که همه بیدار شدند و همه با هم انسجام پیدا کردند. پیوند پیدا کردند.[8]
9. باوراندن امکان ایستادگی مقابل مستکبران به مستضعفان
شما در این مدتی که انقلاب کردید و قیام کردید، خودتان باورتان آمد و به دولتهای مستضعف و ملتهای مستضعف هم باوراندید که میشود در مقابل آمریکای جهانخوار و شوروی جهانخوار ایستادگی کرد.[9]
10. پیشنهاد تشکیل حزب مستضعفین
من یک پیشنهادی در چند روز پیش از این کردم که اگر این پیشنهاد را عمل بکنند، این اسباب این میشود که روابط انشاءالله کم کم پیدا بشود.... و اگر یک حزبی در عالم پیدا بشود، یک حزب عالمی، حزب مستضعفین که همان حزبالله است...هیچ قدرتی با این قدرت نمیتواند مقابله بکند.[10]
11. صدور انقلاب و دفاع از مستضعفان
ما باید از مستضعفین جهان پشتیبانی کنیم. ما باید در صدور انقلابمان به جهان کوشش کنیم و تفکر اینکه ما انقلابمان را صادر نمیکنیم کنار بگذاریم، زیرا اسلام بین کشورهای مسلمان فرقی قائل نمیباشد و پشتیبان تمام مستضعفین جهان است... من بار دیگر پشتیبانی خودم را از تمام نهضتها و جبههها و گروههای که برای رهایی از چنگال ابرقدرتهای چپ و راست میجنگند اعلام میکنم.[11]
12.دگرگونسازی سرنوشت امت اسلام
قرن گذشته گرچه برای ملت عزیز ما و برای اسلام و کشور مصیبتبار بود، لکن نهضت اسلامی ایران در اواخر این قرن، سرنوشت امت اسلام را در قرن آتی دگرگون خواهد نمود. امید واثق است که شرق در بند و خصوصاً کشورهای اسلامی، در زیر پرچم توحید به مبارزات خود برای استقلال و آزادی ادامه داده تا از چنگ غرب و شرق توطئهگر نجات پیدا کنند و این قرن، قرن نورانی کشورهای اسلامی باشد.[12]
13. انتفاضه فلسطین
اکنون مردم فسطین به چه آرمانی تکیه کردهاند که بیمحابا و با دست خالی در برابر حملات وحشیانه صهیونیستها مقاومت میکنند... شکی نیست که این آوای اللهاکبر است. این همان فریاد ملت ماست که در ایران شاه را و در بیتالمقدس غاصبین را به نومیدی کشاند... آری فلسطینی راه گم کرده خود را از راه برائت ما یافت و دیدیم که در این مبارزه چطور حصارهای آهنین فرو ریخت و چگونه خون بر شمشیر بر کفر و فریاد بر گلوله پیروز شد و چطور خواب بنیاسرائیل در تصرف از نیل تا فرات آشفته گشت.[13]
14. دفاع از آرمان فلسطین
همانطوری که آن وقت در کنار شما بودیم و حالا هم در کنار شما هستیم و امیدواریم که همه با هم مثل برادر با مشکلات مقابله کنیم. من از خدای تبارک وتعالی عزت اسلام و مسلمین و رجوع قدس به برادران خودمان را میخواهم.[14]
15. جهانیسازی دفاع از آرمان فلسطین
من در طی سالیان دراز، خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم.... من از عموم مسلمانان جهان و دولتهای اسلامی میخواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن به هم بپیوندند و جمیع مسلمانان جهان را دعوت میکنم آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است و میتواند تعیینکننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد به عنوان روز قدس انتخاب و طی مراسمی همبستگی بینالمللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان اعلام نمایند. از خداوند متعالی پیروزی مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم.[15]
16. دفاع از افغانستان تحت اشغال
ما بار دیگر پشتیبانی بیدریغ خود را از برادران مسلمان و مظلموم افغانی اعلام میداریم و اشغالگران را شدیداً محکوم مینماییم. ما مسلمانیم و شرق و غرب برایمان مطرح نیست. ما از مظلوم دفاع میکنیم و بر ظالم میتازیم. این یک وظیفه اسلامی است.[16]
ب) حوزهی معنویت و اخلاق
یکی از برکات این نهضت قضیه تحول روحی جامعه ما هست، که من مکرر این را گفتهام که این تحول روحی که در ایران پیدا شده است و این نهضت توانست این تحول روحی را ایجاد کند به خواست خدای تبارک و تعالی، از این پیروزی که نصیب ما شده است و دست اجانب را کوتاه کردیم و دست خیانتکارها را، اهمیتش بیشتر است. این تحولات روحی به این زودی برای یک شخصیت هم حاصل نمیشود تا برسد به گروهها، تا برسد به سرتاسر یک کشور.[17] تحول معنوی و اخلاقی یاد شده، جلوههای مختلفی داشت از جمله:
17. تحول به ملتی شجاع
شما ملاحظه کردید که یک تحول بزرگ روحی که در ایران پیدا شد بالاتر از این فتحی بود که کردند و آن تحول روحی این بود که یک روز پاسبان میآمد توی بازار میگفت چهارم آبان است همه باید بیرق بزنید، هیچکس به خودش اجازه نمیداد که، توی مغزش نمیآمد که میشود با این پاسبان مخالفت کرد. هیچکس، همه اطاعت، توی دانشگاه هم که میآمد اطاعت میکردند، یک وقت بعد از یکی، دو سال چنین شد که مردم ریختند توی خیابان و گفتند: «ما شاه نمیخواهیم» و پیروز هم شدند. این تحول روحی، آن خوفی که از پاسبان بود متبدل شد به یک شجاعتی که از تانک نترسیدند. همان آدمی که از آن چوبی که دست پاسبان بود میترسید، همان آدم آمد در خیابان مشتش را گره کرد و حمله کرد به تانک و کشته هم شد اما حمله کرد به تانک![18]
18. تحول به ملتی جهادگر
الحمدالله تحول بزرگی در ملت ما پدید آمده است و این جوانها که به عشرتکدهها و فساد و فحشا کشیده میشدند، الان به جبههها رفته و برای اسلام و مملکت پیروزی و افتخار میآفرینند و ما در برابر آنان مسئولیم. و هیچ انقلابی تاکنون صورت نگرفته است که دو سه سال اینقدر نتیجه داده باشد.[19]
19. تحول به ملتی شهادطلب
در ملت ما یک تحولی حاصل شد که آن تحول سابقه نداشت آن تحول اینطور بود که شهادت را برای خودشان فوز عظیم میدانستن. جوانهای ما الان هم پیش من میآیند ـ بعضی از آنها ـ و میگویند که شما دعا کنید که ما شهید بشویم. این رمز پیروزی بود که همانطوری که در صدر اسلام مسلمین با این رمز پیش بردند، ملت ما هم با این رمز پیش برد و با این رمز است که ملتها میتوانند پیش ببرند.[20]
20. تحول به ملتی ایثارگر و نوعدوست
تحول دیگری که پیدا شد، امروز یک دسته از جوانها، زن و مرد، از اروپا آمدند پیش من و آنها گفتند ما آمدیم برای اینکه در روستاها برویم و به مردم خدمت بکنیم. جوانهای که سابق در مسائل دیگر فکر میکردند امروز در اینجور مسائل فکر میکنند. میآیند، از اروپا میآیند، از خارج می آیند، زن و مردشان میآید برای اینکه در روستاها بروند کمک کنند به روستاییها. چنانچه از داخل، از دانشگاه، طبیب، مهندس، خانمها همه میروند در این روستاها و کمک میکنند. این حس تعاون یک حسی است که یک تحولی است که اعجازآمیز است و آنچه که هست خداوند تبارک و تعالی انجام داده است.
ضرورت شناخت انقلاب اسلامى
در قرن ما پیروزى انقلاب اسلامى در ایران حادثه مهم و حیرت انگیزى بـراى جـهان بود کـه مـى توانست در رابـطه با مسأل سیاسى جهان و منطقه ایفاگر نقش تعیین کننده و تحولات غیر قابل پیش بینى باشد.
ایـن حادثه بزرگ قرن از یکسو معادلات سیاسى استکبار را در ادامه سـیاست سلطه وتقسیم استعمارى جهان بهم زد و از سوى دیگر یکى از اسـتـوارترین رژیـمهاى وابـسته را کـه از حـمایت قـدرتهاى بـزرگ برخوردار بود ریشه کن نمود و در کشورى چون ایران با اهمیتى که از نـظـر اسـتراتژیکى و اقـتصادى بـراى قـدرتهاى بـزرگ جـهان دارد تحولى سیاسى - مردمى و عظیم بوجود آورد.
مـهمتر از ایـن دو رونـد انـقلاب اسلامى با آگاهی هاى عمیقى که در مـیان مـلتهاىمسلمان جـهان بـویژه در کشورهاى اسلامى بوجود آورد زمـینه تـحولات سـیاسى ریشه دار و بـینشها و گـرایشها و حـرکتها و سازماندهی هاى سیاسى چشمگیرى را فراهم آورد.
ایـن جـریان سـیاسى یکبار دیگر اسلام را به عنوان یک قدرت تعیین کننده در جهان مطرح نمود و چشم انداز وحدت بزرگ جهان اسلام و حرکت عـظیم بـازیابى خویشتن خـود و گریز از سلطه و ایستادگى در برابر اسـتعمار کـهنه و نـو و ایجاد قطب سیاسى جدید در جهان و فروریزى رژیـمهاى وابـسته و تـحمیلى را در سـرزمینهاى پـرنعمت اسلامى در بـرابر دیدگان مشتاق ولى غم و یاس گرفته یک میلیارد مسلمان گشود و مـوجـى از وحـشـت و اضـطـراب در دلـهاى پـر از امـید و آرزوى استعمار گران آفرید.
بـه اعـتراف تحلیل گران سیاسى شگفتیهاى که انقلاب اسلامى در جهان آفـرید بـیشتراز آنـهأى است که دنیا در طول شصت سال اخیر بخود دیـده اســت, شــگـفتیهأى کـه تحلیلها, تـئوریها و پـیش بینیهاى صاحب نظران سیاسى را بى اعتبار نموده است.
انـقلاب اسـلامى بـلوک بندیها و نـظام دوقـطبى تـثبیت شده در نظام بـین المللى کنونى جهان را درهم ریخت و با وجود تضاد عمیقى که بر روابط دو ابرقدرت حاکم بود وآن دو را آشتى ناپذیر مى نمود وادار بـه سازش و اتخاذ موضع واحد در برابر این پدیده سیاسى جدید نمود و تحولات عمده اى را در مسأل مختلف جهان بدنبالآورد.
غـرب طـى چـند تـجربه تـلخ در مـصاف با یکپارچگى اسلام در جریان جنگهاىصلیبى و درگیرى با امپراطوریهاى اسلامى و مانند آن خاطرات تـرسناک وتکان دهنده اى را در حافظه تاریخ خود بیان دارد ولى این بـار خـطر عـظیمتر وگسترده تر و دهشتناکتر از آن بود که درگذشته دیده بود.
پـدیده کاملا نوظهور مقاومت در لبنان با الهام از انقلاب اسلامى و جـهان اسـلامى درمصر و دیگر کشورهاى اسلامى براى غرب بیش از آنچه که تصور مى کرد وحشتناک و طلیعه جهنمى سوزان براى استکبار بود.
انـقلاب اسـلامى در مـقایسه بـا انـقلابهاى دیگر جهان از یک سلسله ویژگیها وامتیازهاى اصولى برخوردار است که از نظر فرهنگ و دانش و تـئورى انــقـلاب آن رادر رده بـالاى پـدیده هاى سـیاسى بـزرگ و انقلابهاى مهم جهان قرار داده است مزایأى چون ماهیت ایدئولوژیکى , قـدرت رهـبرى , و عـمق تـحولات نـاشى ازانـقلاب موجب گردیده که بـسیارى از صـاحب نظران علوم سیاسى در تئوریهاىانقلاب در کشورهاى اسلامى تجدید نظر کنند و الگوى جدیدى را مورد بررسى قرار دهند. و از سـوى دیـگر متفکران و بنیان گذاران حرکتها و نهضتهاى اسلامى همواره الگوهاىانقلاب را در لابلاى تاریخ اسلام جستجو مى کردند و هر کـدام سعى بر آن داشتند که از حوادث برجسته تاریخ اسلام در تبیین راه و حرکت و خط مشى و شیوه خود الهام بگیرند و روند و حرکت خود را دنباله جریانهاى تاریخى گذشته اسلام قلمداد کنند.
فـروغ انـقلاب اسـلامى کـه پس از صدر اسلام مهمترین و ریشه دارترین وشـکوهمندترین حـادثه تـاریخ اسلام است همه درخشندگیهاى فرازهاى بـرجسته تاریخ اسـلام را دربـرگرفت و جـایگزین همه الگوهاى گذشته تاریخ اسلام گردید.
بـى شک با مطالعه حتى سطحى و گذرا در زمینه ماهیت انقلاب اسلامى و بازتابهاىجهانى آن و دستاوردهأى که براى ملل مسلمان بویژه ملت مـسلمان ایـران به ارمغانآورده است ما را به این نتیجه مى رساند کـه انـقلاب اسلامى نه تنها حادثه بزرگ قرن در جهان و تاریخ ایران اسـت بـــلــکـه خـود از مــهـمترین فـرازهـاى تـاریـخ اسـلام و پـدیده اىشگفت انگیز و معجزه ایست الهى که تجلى قدرت لایزال خداوند - عـلى رغم قدرتهاى مـادى و شـرأط بـر حـسب ظاهر غیر قابل تغییر سیاسى و اجتماعى محسوب مى گردد.
تـاریخ تـحـلیلى انقلاب هاى گوناگون, یکى از گنجـینـه هاى عظیم و میراث هاى گرانبـهاى بـشرى است که بـا بـررسى آن ها مى توان نقش و اهمیت هر یک را در مسیر پـر فراز و نشیب جوامع انسانى دریافت و با عبرت آموزى از آنها, مسیر حرکت خویش را روشن تر نمود; چرا که گذشتـه چـراغ راه آینده است و بـه فرموده حضرت امام خمینى(رحمت الله علیه):((تاریخ معلم انسان هاست)).
اکـنون بـه سی امین سالگرد انقلابى نزدیک مى شویم که پیروزى آن موجب تبدیل ساختار سیاسى جهان از نظام دو قطبـى بـه نظام سه قطبى ((اسلام(بـنیادگرایى اسلامى), کاپیتالیسم, کمونیسم)) گردید.
انـقلاب اسـلامى ایران, بـى هیچ تردیدى معجزه اى الهى بـود که بـه دست معجزه گر مردى از سلاله پـاک پـیامبـر(صلی الله علیه و آله و سلم), بـه انجام رسید و نگاه امید مظلومان و مستـضعفان جـهان را بـه خـود خـیره ساخـت.
تـاثیر عـملى و سریع انقلاب اسلامى در منطقه و بـرآشفتن شعله خشم مردم مسلمان و غیر مسـلمان در بـسـیارى از کشورهاى تـحـت سـلطه استعمار, خود گواه روشنى بر این مدعاست; زیرا در کمتر مقطعى از تاریخ بـشریت, شاهد پـیروزى و تـاثیر گذارى قاطع یک جنبـش صرفا مردمى بوده ایم.
ایـن جـنبش الهى, همه متفکران و سیاستمداران را به حیرت و تعجب واداشت زیرا هیچ یک از تـحلیلگران و سازمان هاى جـاسوسى دنیا که به دقیقترین وسأل کسب اطلاعات سرى مجهز بـودند, نتوانستند وقوع چنین انقلاب شگرفى را در منطقه حساس خاورمیانه و در دوره اقتدار شاهنشاهى حاکم بر ایران پیش بینى نمایند.
بـررسى مـاهیت و علت و ابعاد مختلف این حرکت عظیم الهى نه تنها از آن رو ضرورى مى نماید که شناخت این نهضت به استمرار و حفظ آن کمک مى نماید زیرا ادامه یا ثـبـات آن بـدون شناخت دقیق ماهیت و ابـعاد آن, تقریبـا ناممکن است ـ بـلکه لزومش از آن جهت نیز رخ مى نماید که بـدون فهم اعجاز و الهى بـودن آن و همچنین استـثنإ بـودن این حرکت رعد آساى اسلامى, نمى تـوان از عمق جان, بـدان دل بست و خداوند را بر آن شکر گزار بـود که ((لئن شکرتم لازیدنکم)) شکر نعمت, نعمتت افزون کند.
برای شناخت انقلاب اسلامی ابتدا به دلایل لزوم پرداختن به بررسى نهضت انقلاب اسلامى مى پردازیم و سپـس ویژگى هاى آن را مورد بـررسى قرار مى دهیم, وسپس نظریات مختلف در بـاب عوامل پیروزى انقلاب اسلامى را در بـوته نقد قرار مى دهیم و پس از بـیان مختـصر دسـت آوردهاى مهم انقلاب اسـلامى, در پـایان نتـیجـه عملى پرداختن به مباحث قبلى را ذکر خواهیم نمود.
الف ـ ضرورت شناخت تحلیلى انقلاب اسلامى:
بــه طـور کلى مى توان از پنج محور در جهت اثبـات ضرورت پرداختن به بررسى انقلاب اسلامى ایران بهره جست که عبارتنداز:
1ـ دریافت ارزش انقلاب.
2ـ جلوگیرى از انحراف انقلاب.
3ـ تثبیت انقلاب.
4ـ تداوم انقلاب.
5ـ صدور انقلاب.
اینک بـه تـوضـیح اجـمالـى هر یک از این محـورها مىپـردازیم.
بازتاب انقلاب نور در جهان
آسیای مرکزی
استاد جمعه علی خان (معاون وقت وزیر فرهنگ قرقیزستان) میگوید: «شناخت اولیه ما از انقلاب، بسیار ناچیز بود... ما همین اندازه میدانستیم که امام خمینی رحمهالله ، شخصیتی سازشناپذیر است که سالها در تبعید زندگی کرده و به چیزی جز پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس حکومت اسلامی رضایت نمیدهد».
مقامات کشورهای تازه استقلال یافته، اعتراف کردهاند که با پیام امام خمینی رحمهالله به گورباچف، به عمق شخصیت ایشان پی برده و دانستهاند امام خمینی رحمهالله شخصیتی سیاسی در ردیف دیگر رهبران کشورها نیست. آنها پیام امام را مهمترین و رساترین صدای انقلاب ایران در میان ملتهای خود میدانند.
جنوب شرقی آسیا
احیای اسلام و تأثیر انقلاب در آسیای جنوب شرقی، به شیوههای گوناگونی به ویژه در مالزی و اندونزی تجلّی یافته است. از نشانههای آشکار این امر، حجاب بسیاری از زنان، توجه هر چه بیشتر مردم به نماز، روزه و دیگر عبادات، برنامههای مذهبیِ بیشتر در تلویزیون، استناد به اسلام در سخنرانیهای سیاستمداران و مشارکت بیشتر در سازمانهای اسلامی بینالمللی است. نظر عمومی بر این است که انقلاب ایران، تأثیر مهمی بر عناصر آشنا به مذهب در این کشورها داشته است و مسلمانان بیش از پیش هویت خود را شناختهاند.
لبنان و فلسطین
حرکتهای اسلامی در لبنان کاملاً با انقلاب اسلامی ایران در ارتباط هستند. یکی از اساتید دانشگاه لبنان میگوید: «در دنیای امروز، هر انسانی باید کسی را بیابد که از طرف او حمایت شود. در این ایام، ترکیه با گرایش به غرب، اسلام را رها کرد و کسی نبود که مسلمانان را حمایت کند. آمریکا و فرانسه و غرب نیز مسیحیان را حمایت میکنند. در این برهه میبایست کسی اسلام و مسلمین را حمایت میکرد. انقلاب اسلامی پیروز شد و مسلمانان لبنان و تمام مظلومان جهان را مورد حمایت خود قرار داد».
غرب و آمریک
تحلیلگران و صاحبنظران معتقدند که با آغاز عصر امام خمینی رحمهالله ، دین و دینداری در همه جهان گسترش یافته و زنده شده است. از این رو، کلیساها جان تازهای گرفتند و حتی مذهبی بودن در اروپا با ارزش تلقی شد. خلاصه اینکه عصر امام خمینی رحمهالله ، عصر احیای دین و معنویت در جهان معاصر به شمار میآید.
یکی از اندیشمندان اسلامی در اینباره گفته است: «مهمترین دستاورد حرکت امام خمینی، احیای دین و دینگرایی در جهان معاصر بود؛ به گونهای که به برکت این حرکت، نه تنها پیروان دین اسلام، بلکه پیروان دیگر ادیان، از جمله مسیحیت نیز حیاتی دوباره یافته و در نتیجه دین و دینگرایی در سایر ملل نیز افزایش یافت».
ویژگیهای انقلاب اسلامی
گرایش دینی
یکی از ویژگیهای انقلاب مردم ایران، خدا محوری آن است. در اصل 56 قانون اساسی جمهوری اسلامی میخوانیم: «حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است».
در وصیتنامه پیر عرفان و بنیان گذار انقلاب اسلامی، در اینباره چنین آمده است: «ما میدانیم که این انقلاب بزرگ که دست جهانخواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد، با تأییدات الهی پیروز گردید. اگر نبود دست توانای خداوند، امکان نداشت یک جمعیت 36 میلیونی با آن تبلیغات ضد اسلامی و ضد روحانی خصوصا در این صد سال اخیر... یکپارچه قیام کنند و در سرتاسر کشور با ایده واحد فریاد اللّه اکبر و فداکاریهای حیرتآور و معجزهآسا، تمام قدرتهای داخل و خارج را کنار [زند].... تردیدی نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بود که از جانب خداوند منّان بر این ملت مظلوم غارت زده عنایت شده است».
مردمی بودن انقلاب
مردمی بودن در انقلابهای دیگر هم کم و بیش دیده میشود، ولی در انقلاب اسلامی ایران بسیار برجستهتر است. در این انقلاب، بیشتر مردم به صحنه آمدند و خواستار سرنگونی رژیم شاهنشاهی و برقراری نظام اسلامی شدند. نظامی، کارگر، کارمند، کشاورز، روحانی، دانشجو و معلم، همه و همه در این انقلاب سهیم بودند. این وجه از مردمی بودن انقلاب شاخص است. در بیشتر انقلابهای دیگر، عنصر اصلی مبارزه، نیروهای متشکل حزبی و شبهنظامی بودند که از راه جنگ مسلحانه کار را تمام کردند و نقش مردم بیشتر حمایت و پشتیبانی از آنها بود، ولی در انقلاب ما، همه مردم نقش داشتند و در سراسر کشور با یک شدت و قدرت با رژیم پهلوی به مبارزه برخاستند.
رهبری و مرجعیت
از ویژگیهای مهم انقلاب اسلامی ایران که از ویژگی الهی بودن انقلاب سرچشمه میگیرد، نقش دین، عالمان دینی و رهبری و هدایت انقلاب است. همه انقلابهای دیگر به نوعی در مقابل دین و مذهب بودند، ولی این انقلاب با رهبری و هدایت عالمان دینی آغاز شد و به سرانجام رسید. در رأس این بزرگان، شخص امام خمینی رحمهالله قرار داشت که بالاترین جایگاه دینی، یعنی مرجعیت را دارا بود. رهبری ایشان، ویژگیهای برجستهای داشت که برخی از آنها را برمیشماریم:
الف) امام که مرجعی دینی بود، پایگاه وسیع و عمیق مردمی داشت.
ب) ایشان با پایهگذاری قیام پانزده خرداد و مدیریت و شجاعت بیمانند در آن جریان و ایام تبعید، رهبری سیاسی و انقلابی خود را به اثبات رساند.
ج) رهبری ایشان قاطعانه بود.
د) امام، هم طراح انقلاب بود و هم مدیر و مجری آن.
اصالت
اصالت انقلاب اسلامی ایران دو بُعد دارد: نظری و عملی. در بعد نظری و فکری، آرمانها و ایدههای این انقلاب، وارداتی نبوده، محصول جامعه و تاریخ ایران است. اسلام و عقاید اسلامی هزار و چهارصد سال قبل از سوی ایرانیان پذیرفته شده، در این مدت به عنصر اصلی و اساسی فرهنگ و ملیت ما تبدیل شد. در بُعد عملی نیز میبینیم که مردم با نیروی خود و بدون کمکهای مالی و تسلیحاتی شرق و غرب یا همسایگان و با اتکا به خداوند و شعار «پیروزی خون بر شمشیر» به پیروزی رسیدند.
اسلامی ـ دینی بودن انقلاب ایران
یکی از شروط درجه اول انقلاب ایران، اسلام است؛ زیرا رهبر این انقلاب فردی روحانی و مرجع دینی بوده، سازماندهی آن از راه سازمان سنتی هزار ساله حوزههای علمیه دینی صورت میگرفت. سازمانی که پنج عنصر و رکن اساسی داشت؛ علما و مراجع دینی، حوزههای علمیه و مدارس دینی، بقعهها و مزارهای متبرک، مساجد و ائمه جماعات، دستجات و هیئتهای مذهبی. بنابراین به دلیل نقش اساسی دین اسلام در شرایط انقلاب ایران، این پدیده متصف به صفت اسلامی گردیده است.
خاستگاه عاشورایی انقلاب
از دیدگاه بسیاری از اندیشمندانی که در زمینه علل و عوامل پیروزی انقلاب اسلامی ایران نظریهپردازی کردهاند، عامل مذهب از قویترین و اصلیترین عواملی است که در پیدایش و پیروزی انقلاب نقش بسزایی داشته است. همچنین مروری بر ادبیات سیاسی رایج در روند وقوع انقلاب اسلامی، شعارها، سخنرانیها و بیانیههای رهبران نهضت، بیانگر این واقعیت است که از میان عناصر مذهبی، فرهنگ عاشورا و نهضت امام حسین علیهالسلام ، نقش بهسزایی در این زمینه بر عهده داشته است. فرهنگ شهادت، مبارزه همیشگی با باطل، طاغوتستیزی، اصل پیروی از رضایت خداوندی و مصالح مسلمانان، و نیز فرهنگ نظارت عمومی و امر به معروف و نهی از منکر، از ویژگیهای مؤثر فرهنگ عاشورا بر انقلاب ایران است.
گونههای تأثیر فرهنگ عاشورا در پیدایش انقلاب اسلامی
الف) تأثیر فرهنگ عاشورا بر اهداف افراد انقلابی
هدف و انگیزه مردم ایران از انقلاب اسلامی، نابودی ظلم، استبداد و استکبار، برپایی حکومت عدل الهی، اجرای احکام اسلامی به عنوان «معروف»، و جلوگیری از وابستگی به بیگانگان به عنوان «منکر» بود که همان انگیزه و هدف امام حسین علیهالسلام از قیام عاشورا به شمار میآمد. حضرت امام درباره تأثیر قیام عاشورا بر اهداف و انگیزههای انقلاب اسلامی میفرماید: «حضرت سید الشهدا علیهالسلام به همه آموخت که در مقابل ستم، در مقابل حکومت جائر چه باید کرد؟» به همین دلیل یکی از مهمترین شعارهای افراد انقلابی این بود: «نهضت ما حسینیه، رهبر ما خمینیه».
ب) تأثیر فرهنگ عاشورا بر رهبری انقلاب
وجود رهبری حسینگونه امام خمینی رحمهالله ، یکی از مهمترین جلوههای تأثیر نهضت عاشورا در پیدایش انقلاب اسلامی بود. مردم ایران، صلابت، شهامت، شجاعت، قاطعیت، سازشناپذیری و روح حماسی امام حسین علیهالسلام را در شخصیت امام خمینی رحمهالله متجلی میدیدند و شرایطی که امام حسین علیهالسلام برای رهبر و حاکم جامعه اسلامی توصیف میکرد، در او مییافتند. شعار «خمینی، خمینی تو وارث حسینی» بیانگر این مطلب است.
ج) فرهنگ عاشورا و شیوه مبارزه
مردم ایران، تحتتأثیر نهضت عاشورا، روحیه شهادتطلبی امام حسین علیهالسلام و یارانش را در خاطرهها تکرار میکردند. جوانان انقلابی با شعارهای «الله اکبر» و «توپ، تانک، مسلسل، دیگر اثر ندارد» با تانکها و مسلسلهای رژیم ستمشاهی مقابله مینمودند. حضرت امام خمینی رحمهالله میفرماید: «کیفیت مبارزه را... اینکه قیام در مقابل یک حکومت قلدری که همهجا را در دست دارد، با یک عدهمعدود، باید چطور باشد، اینها چیزهایی است که حضرت سیدالشهداء علیهالسلام به ملت آموخته است».
د) عزاداری امام حسین علیهالسلام و انقلاب
ایام عزاداری امام حسین علیهالسلام و اماکن عزاداری مانند مساجد، تکیهها و خیمههای عزاداری، به عنوان مهمترین زمان و مکان برای فعالیت نیروهای انقلاب و آگاهی مردم از مفاسد حکومت پهلوی، و نیز سازماندهی آنان برای راهپیمایی، تظاهرات و فعالیتهای انقلابی به شمار میآمد.
فرهنگ عاشورا و پیروزی انقلاب اسلامی
با مروری بر مقاطع سرنوشتساز پیروزی انقلاب اسلامی، مشخص میشود که فقط آغاز انقلاب، ایام عزاداری امام حسین علیهالسلام و با الهام از آموزههای نهضت عاشورا بوده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1. قیام پانزده خرداد، در پی سخنرانی امام خمینی رحمهالله در روز عاشورای سال 1342 پدید آمد.
2. هفده شهریور نیز یکی از مقاطع مهم انقلاب بود که تحتتأثیر عاشورا و فرهنگ آن شکل گرفت. امام خمینی رحمهالله در اینباره فرموده است: «هفده شهریور مکرر عاشورا و میدان شهدا مکرر کربلا، و شهدای ما مکرر شهدای کربلا، و مخالفان ملت ما مکرر یزید و وابستگان او هستند».
3. اعلامیه تاریخی امام خمینی رحمهالله در روز 21 بهمن 1357 مبنی بر شکستن کودتا و حکومت نظامی رژیم که تصمیم داشتند رهبران اصلی انقلاب را دستگیر کرده و به گمان خود برای همیشه به انقلاب پایان دهند، نوعی حماسه عاشورایی به شمار میآید.
فرهنگ عاشورا و تداوم انقلاب
اگر انقلاب اسلامی بخواهد بر مبنای فرهنگی که شکل گرفته تداوم یابد، ناگزیر باید همواره به آن فرهنگ توجه کند. روحیه شهادتطلبی، آزادگی و شرف، عزّت نفس، مبارزه با ظلم و... در عرصههای مختلف سیاست خارجی و روابط با دیگر کشورها و همچنین عرصه سیاست داخلی، از سیاستگذاری در ابعادِ مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... گرفته تا بخشهای اجرایی، همه باید به آموزههای نهضت امام حسین علیهالسلام و فرهنگ عاشورا پایبند باشد. امام خمینی رحمهالله در قسمتی از سخنان خویش میفرماید: «فداکاری حضرت سیدالشهداء علیهالسلام است که اسلام را برای ما زنده نگه داشته است... باید بدانید که اگر بخواهید نهضت شما محفوظ بماند، باید این نهضتها را حفظ کنید».
شعارهای راهبردی
ایدئولوژی و ماهیت هر انقلاب در شکل ساده و مردمی، در شعارهای آن تجلّی پیدا میکند و شعار، از دیرباز ابزاری برای شناساندن اهداف و مظهر خواستههای مردم بوده است. شعارهای مردم ایران که خواستههای آنها را مطرح میکرد، در واژههای زیر قرار میگیرد.
1. استقلال
بیتردید بنیادیترین شعار مردم در دوران مبارزات ستمشاهی، استقلالطلبی بود. ایرانِ زمان شاه، در حکم «ژاندارم منطقه» برای آمریکا و غرب عمل میکرد. قانون کاپیتولاسیون که از سوی دولت ارائه شد و به تصویب مجلس شورای ملی وقت رسید، مصونیت مستشاران آمریکایی را تضمین میکرد تا آنان بدون هیچگونه ترس و نگرانی، در داخل ایران به غارت اموال و ثروت عمومی مردم بپردازند. ارتش رژیم شاه هم کاملاً در اختیار ژنرالهای آمریکایی بود و از خود هیچ ارادهای نداشت.
استقلال، بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی برای مردم ایران بود. از این رو، قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصلهای مختلف خود، به صورت برجسته بر استقلال کشور تأکید دارد. امروز بدون مبالغه میتوان گفت که ایران، مستقلترین کشور دنیا به شمار میآید.
2.آزادی
آزادی، در زمره مطالبات مردم و همواره در صدر اهداف نهضتها و جنبشهای استقلالطلبی و آزادیخواهی ایران در دو قرن اخیر بوده است. رژیم مستبد و دیکتاتور پهلوی با ایجاد جوّ اختناق و خفقان، حداقل آزادیها را نیز از ملت ایران دریغ میورزید و به جای آن، زندانها پُر از مجاهدان راه حق بود. مجلسها و دولتهای دست نشانده، یکی پس از دیگری میآمدند و میرفتند و در این میان آنچه بیاهمیت مینمود، نقش مردم و قانون بود. حکومت پلیسی که به ویژه پس از کودتای 28 مرداد 1332 با هدایت آمریکا و انگلستان برای حمایت همهجانبه از رژیم شاه در ایران شکل گرفت، تمام همت خود را صرف سرکوب آزادی و مبارزه با مجاهدان راه حق میکرد. در چنین فضایی، ملت ایران فریاد «آزادی» را در کنار «استقلال» و «جمهوری اسلامی» فریاد زدند.
3.جمهوری اسلامی
شهید آیتاللّه مطهری بر این عقیده بود که «جمهوری»، شکل حکومت بوده، «اسلامی» محتوای اداره کشور را نشان میدهد. جمهوری اسلامی، با رأی بیش از 98 درصد مردم ایران جایگزین رژیم سلطنتی شد. حضرت امام خمینی رحمهالله هم این روز را عید اعلام کرده، در پیامی به این مناسبت فرمودند: «مبارک باد بر شما چنین حکومتی که در آن اختلاف نژاد و سیاه و سفید و ترک و فارس و کرد و بلوچ مطرح نیست. همه برابرند... و تفاوت بین زن و مرد و بین اقلیتهای مذهبی و دیگران در امر اجرای عدالت نیست».
4.نه شرقی، نه غربی
شعار مهم نه شرقی نه غربی، گویای نفی سلطه بیگانگان بر امور داخلی کشور است. با پیروزی انقلاب اسلامی، راهبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی در ذیل سیاست نه شرقی، نه غربی بر چند اصل استوار است: نفی هر گونه سلطهجویی و سلطهپذیری، حفظ استقلال همهجانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان، عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطهگر، روابط صلحآمیز متقابل با دولتهای غیرمحارب، ممنوعیت انعقاد هر قراردادی که موجب سلطه بیگانه شود، و حمایت از مبارزه حقطلبانه مستضعفان در برابر مستکبران در هر نقطه جهان. در سایه اتخاذ چنین سیاستی بود که ابعاد مبارزه با استکبار در ایران گسترش یافت و فرهنگ بیگانهستیزی و ضداستکباری نهادینه شد.
زمینههای تأثیرپذیری جنبشهای اسلامی از انقلاب اسلامی ایران
انقلاب اثرگذار
انقلاب اسلامی ایران بر جنبشهای سیاسی ـ اسلامیِ معاصر تأثیر گذاشت؛ زیرا موارد مشترک فراوانی بین انقلاب اسلامی ایران و این جنبش دیده میشود که این تأثیر را فراهم آورد. این زمینهها که از آنها به عنوان عامل همگرایی یا عناصر همسویی و همرنگی نیز میتوان یاد کرد، عبارت است از عقیده مشترک، دشمن مشترک، هدف مشترک، وحدتطلبی و مردمگرایی.
عقیده مشترک
انقلاب اسلامی ایران، همانند هر جنبش اسلامی دیگر، به یگانگی خدا و رسالت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم معتقد است، کعبه را قبله آرزوهای معنوی خود میداند، قرآن را کلام خداوند و منجی بشر گمراه میپندارد، و به دنیای پس از مرگ و صلح و برادری و برابری ایمان دارد؛ همان گونه که امام خمینی رحمهالله فرمود: «در کلمه توحید که مشترک بین همه است، در مصالح اسلامی که مشترک بین همه است، با هم توحیدِ کلمه کنید».
دشمن مشترک
انقلاب اسلامی و جنبشهای اسلامی، دشمن مشترکی دارند. این دشمن مشترک که همان استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و اسرائیل است، همانند کفار قریش، مغولان وحشی، استعمارگران اروپایی و صربهای نژاد پرست و...، کیان اسلام را تهدید میکند. در مقابل، انقلاب اسلامی با طرح شعار «نه شرقی نه غربی» عَلَم مبارزه بر ضد دشمن مشترک جهان اسلام را به دوش گرفته است.
هدف مشترک
هدف انقلاب اسلامی ایران و جنبشهای اسلامی معاصر، برچیده شدن فساد، اجرای قوانین اسلام، استقرار حکومت اسلامی در جامعه مسلمانان، و به اهتزاز درآوردن پرچم لا اله الا الله در سراسر جهان با تکیه بر قدرت الهی و تودههای مردم است. البته برخی از جنبشهای سیاسی معاصر، فقط عمل به احکام اسلام را در کشورهای خود میخواهند و برخی نیز خواستار تشکیل حکومتی مستقل، بدون تأکید بر شکل اسلامی حکومت هستند.
بنابراین میتوان گفت که جنبشهای اسلامی معاصر، حیات خود را مدیون انقلاب اسلامی هستند؛ زیرا انقلاب اسلامی به اسلام و مسلمانان حیاتی تازه بخشید، آنان را از عزلت و حقارت نجات داد و اسلام را به عنوان تنها راهحل برای زندگی سیاسی مسلمانان مطرح ساخت.
وحدتطلبی و مردمگرایی
تکیه و تأکید انقلاب اسلامی و رهبری آن بر لزوم وحدت همه قشرها و همه مذهبهای اسلامی در نیل به پیروزی در صحنه داخلی و خارجی، زمینه گرایش جنبشهای اسلامی معاصر به سوی انقلاب اسلامی است؛ زیرا انقلاب اسلامی با الگو قرار دادن اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، هیچ تفاوتی بین مسلمانان سیاه و سفید، و غربی و شرقی قائل نیست و بر جنبههای اختلاف برانگیز در بین مسلمانان پافشاری نمیکند؛ بلکه با برگزاری هفته وحدت، برپایی روز قدس، صدور فتوای امام خمینی رحمهالله علیه سلمان رشدی و...، در راه اتحاد مسلمانان گام برداشته است. به همین دلیل، انواع گروههای غیرشیعی و حتی جنبشهای آزادیبخش غیراسلامی، انقلاب اسلامی ایران را الگوی خود قرار دادهاند. مردمگرایی انقلاب اسلامی نیز، عاملی در گسترش انقلاب و پذیرش آن از سوی ملتهای مسلمان بوده است.
تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر جنبشهای سیاسی اسلامی
انقلاب اسلامی ایران بر حرکتهای اسلامی معاصر، تأثیر فراوانی گذاشته است که از آن جمله میتوان به بازتاب سیاسی و فرهنگی آن اشاره کرد.
الف) بازتاب سیاسی
یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران، تجدید حیات اسلام در جهان است. به بیان دیگر، عمر دورهای که اعتماد به نفس در میان مسلمانان از بین رفته و خواهان هضم شدن در هویت جهانی بودند، به پایان رسید و انقلاب اسلامی آن اعتماد به نفسی که روزگاری پشتوانه تمدن بزرگ اسلامی بود، احیا و بارور کرد.
این تجدید حیات اسلام، آثار مختلفی را برای جنبشهای اسلامی به ارمغان آورد. یکی از این آثار، انتخاب اسلام به عنوان بهترین و کاملترین شیوه مبارزه است. چنین رویکردی، به معنای کنار گذاشتن اندیشههای غیرمذهبی است که همگی در نجات ملتهای اسلامی از چنگال استبداد داخلی و خارجی ناتوان ظاهر شدند.
ب) بازتاب فرهنگی
انقلاب اسلامی ایران، ارزشهای فرهنگی جدیدی را در مبارزه سیاسی جنبشهای اسلامی مطرح کرد. یکی از این ارزشها، گرایش به جهاد است. جنبشهای اسلامی پس از انقلاب اسلامی ایران، جهاد، شهادت و ایثار را به عنوان اصول اساسی پذیرفتهاند.
مردمی بودن که یکی از ویژگیهای انقلاب اسلامی ایران است، در جنبشهای سیاسی اسلامی راه یافته است. این جنبشها دریافتهاند که اسلام، توانایی بسیج تودههای مردم را دارد.
تقلید شعارهای انقلاب اسلامی ایران از سوی جنبشگران مسلمان، شکل دیگر تأثیر انقلاب اسلامی ایران است. برای مثال شعار مردم مصر «لا شرقیه و لا غربیه»، مردم کشمیر «الله اکبر» و «خمینی رهبر»، شعار مردم فلسطین «لا اله الا اللّه»، «اللّه اکبر» و «پیروزی از آنِ اسلام است» میباشد.
از دیگر مظاهر انقلاب اسلامی ایران که در پیروان جنبشهای سیاسی اسلامی معاصر دیده میشود، حجاب است. با پیروزی انقلاب اسلامی، گرایش به حجاب در نقاط مختلف جهان افزایش یافت.
تظاهرات به سبک ایران نیز یکی دیگر از آثار فرهنگی انقلاب اسلامی ایران بر حرکتهای اسلامی و سیاسی معاصر به شمار میآید.
جهانشمولی
پدیدههای سیاسی و اجتماعی بزرگ هر جامعه، همچون انقلابهای مطرح در تاریخ بشر، بر تحولات فکری، سیاسی و اجتماعی در خارج از مرزهای خود اثر میگذارند. انقلاب اسلامی ایران نیز از این قاعده بیرون نبوده است؛ به ویژه آنکه با رویکرد عقیدتی خود، از توانمندی تأثیرگذاری به گستره جغرافیایی جهان اسلام برخوردار بود. ویژگی اصلی انقلاب اسلامی، تبلیغ اسلام و اصول اساسی آن است. جهانی بودن انقلاب در گسترش فرهنگ اسلامی و افزایش اقتدار اسلامی جلوهگر میشود. گسترش انقلاب اسلامی نه تنها حرکتی انقلابی، بلکه وظیفهای دینی به شمار میآمد. به همین دلیل در اصل 154 قانون اساسی آمده است: «جمهوری اسلامی ایران، سعادت انسانها در کل جامعه بشری را آرمان خود میداند و استقلال، آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان میشناسد. بنابراین در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر، از مبارزه حقطلبانه مستضعفان در برابر مستکبران در هر نقطه از جهان حمایت میکند».
مقدمه بررسی تحلیلی تاریخ دو قرن اخیر ایران ، بخصوص سالهای پس از 1300 از جهات بسیاری حائز اهمیت است . چگونگی نفوذ ، حضور و سلطه استعمار و جابهجایی دو امپراتوری استعماری و چگونگی برخورد جریانهای فکری مختلف با مسائل سیاسی و فرهنگی و همچنین نقش مردم از زمانهای مختلف و تاثیر حضور آنان در تحولات سیاسی ـ اجتماعی ، برای سیاستگزاران و مدیران کشور بشدت مورد نیاز میباشد.علل و عوامل شکلگیری و چگونگی روند انقلاب اسلامی از دهه 40 تا کنون همچنان مورد بحث و بررسی و اختلاف نظر میباشد. هر یک از گروهها و جریانهای سیاسی و اعتقادی به گونهای موضوع را تجزیه وتحلیل و نتیجه گیری کردهاند. اگر چه بسیاری سعی کردهاند این انقلاب را در ردیف سایر انقلابها و تحولات معمول دنیا بدانند اما در عمل نظرات آنان با واقعیتها فاصله زیادی دارد. زیرا نیروی این انقلاب مردمی و اسلامی بدون هیچگونه مرزبندی طبقاتی و گروهی بوده و ایدئولوژی ان اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله میباشد که سازش با نظامهای رایج دنیا ندارد و رهبری آن توسط یکی از مردان کم نظیر تاریخ حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) با ویژگیهای خاص خود بود. به همین دلیل جریانات و تحولات قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مخالف غالب تحلیها و پیش بینیهای سیاستمداران وتحلیگران سیاسی بود.واقعیت این است که دنیا با چنین انقلابی آشنایی نداشت و لذا در برخورد با آن نیز شیوهها و روشهای معمول را به کار میگرفت که کارآیی و تاثیر چندانی در سیر جریان دیده نشد. اگر نظرهای مختلفی که در مورد علل تکوین وداوم انقلاب مطرح شده تدوین شود طبعاً صاحبنظران داخلی تائید میکنند، این است که عوامل اساسی انقلاب عبارتند از : 1. رهبری حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی که با شیوهای استثنایی و فوقالعاده رهبری و فرماندهی را به عهده گرفتند و تا پیروزی نهایی هدایت جریانات را به نحو احسن انجام دادند. ویژگیهای شخصی و رهبری امام خود موضوع بحثی جدید در جامعه شناسی سیاسی میباشد. 2. حضور یکپارچه و متحد مردم در تمامی صحنهها قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، آن چنان توان و قوتی ایجاد نمود که هیچگونه امکانی برای مقابله با آن در اختیار رژیم شاه و اربابانش نبود. 3. اعتقاد به اسلام و موازین و ارزشهای آن و همچنین عشق به خاندان پیامبر و اسوه بودن آنان برای مردم و الهام از زندگی و شهادت آنان در راه خدا خصوصاً درس گرفتن از عاشورا، آن چنان تحولی به وجود آورد که نه تنها برای خارجیان بلکه برای سران و کارگزاران سیاسی ـ امنیتی رژیم شاه هم بخوبی شناخته شده نبود. به همین دلیل در کلیه تجزیه و تحلیهای سیاسی و اقتصادی و امنیتی اعتقادات مردم و نقش ونفوذ علما مورد توجه نبود واتفاقاً مهمترین انگیزه انقلاب هم بیاعتنایی و تضعیف اسلام در امور مختلف کشور توسط رژیم شاه بود.بعضی تلاش کردهاند تا مدرنیسم و صنعتی شدن، توسعه ارتباطات و مبادلات با غرب را علت اصلی بروز انقلاب اسلامی تحلیل و تبلیغ نمایند اما واقعیت این است که مقابله با مظاهر فاسد فرهنگ غرب و تهاجم همه جانبه سلطه استعماری برای از بین بردن هویت اعتقادی و فرهنگی یکی از عوامل اصلی انقلاب مردم مسلمان بود. زیرا اسلام با روابط مناسب و سازنده و مبادلات منطقی مخالف نیست بلکه تایید کننده و مشوق است.به طور خلاصه میتوان گفت 22 بهمن 1357 نه تنها سرآغاز دوران جدیدی در تاریخ تحولات ایران بود، بلکه تغییرات زیادی را در سطح منطقه و در سطح بینالمللی به دنبال داشته است . مفهوم انقلاب مطالعه نظاممند مفهوم جدید انقلاب، از قرن نوزدهم میلادی آغاز شد. در فرهنگهای سیاسی و علوم سیاسی، انقلاب را چنین تعریف میکنند: «سرنگونی یک نظام اجتماعی کهنه و فرسوده و جایگزین کردن آن با نظام اجتماعی نو و مترقی» یا «سرنگونی حکومت طبقه یا طبقات رو به زوال و جایگزین کردن آن با نظام اجتماعی جدید». در برخی موارد هم برای تعریف عام انقلاب که هر نوع تحول اساسی را در بربگیرد، آن را چنین تعریف میکنند: «هر نوع تحول کلی و اساسی». انقلاب از دیدگاه اسلام دیدگاه اسلام در مورد انقلاب، با تفسیر و تحلیل غربی و مارکسیستی آن کاملاً تفاوت دارد. در تحلیل اسلامی، مهمترین عامل انقلاب، آرمانخواهی و عقیده به مکتبی است که نخست گروه پیشرو و مجاهدان را وارد میدان مبارزه انقلابی میکند و سپس با بسیج تودههای گسترده مردم، انقلاب را به درون جامعه کشانده، از طریق تودههای مردم به پیروزی میرساند. از دیدگاه اسلام، انقلابْ نوعی جهاد داخلی است که در آن گروهی برای خدا میجنگند و گروه دیگر مانع راه خدایند. انقلاب اسلامی در انقلاب اسلامی، عناصر فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هر کدام به گونهای تأثیر گذارند. نیز در کنار این عناصر، بر خشم قهرآمیز مردم تکیه میشود. البته میتوان ویژگیهای اصلی انقلاب اسلامی را در تعریف زیر مطالعه کرد: «انقلاب اسلامی، دگرگونی بنیادی در ساختار کلی جامعه و نظام سیاسی آن، منطبق بر جهانبینی و موازین و ارزشهای اسلامی و نظام امامت و بر اساس آگاهی و ایمان مردم، و نیز حرکت پیشگام صالحان و قیام قهرآمیز تودههای مردم است». فرایند انقلاب اسلامی مقام معظم رهبری در پیام خود به مناسبت بیستمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1377 چنین میفرماید: «امام بزرگوار ما با تکیه به تعالیم اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، و با اعتماد به ایمان دینی مردم، و با شجاعت و اخلاص و توکل کمنظیر خود، راه مبارزه را در میان سختیها و مصائب طاقتفرسا گشود و پیش رفت و صبورانه و پیامبرگونه ذهن و دل مردم را با واقعیتهای تلخ و راه علاج آن آشنا کرد. ملت ایران که از اولین قدمها به ندای این مرد الهی و روحانی گوش فرا داده و به منطق حق و درس روشنگر او دل بسته بودند، با انگیزه نیرومند ایمان و عشق به اسلام، فداکاریها و جانفشانیهای فراموشناشدنی کردند. امام بزرگوار ما در این مدت، در عین هدایت مردم و گستردن دامنه آگاهی همگانی و کشاندن توده میلیونی به مبارزه، اندیشه حکومت اسلامی را نضج و قوام بخشید و در مقابل دو مکتب رایج سیاسی عالم... راه اسلامی را مطرح کرد که در آن بر دو عنصر دین و انسان به طور اساسی تکیه شده و ایمان دینی و اراده مردمی بزرگترین شاخصه آن است». ماهیت انقلاب اسلامی بزرگترین تحول قرن بیستم با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، بزرگترین تحول جهانی قرن بیستم به وقوع پیوست. بنیان گذار این انقلاب با قیام خود، غرور ملتهای مستضعفی را که سالیانی مدید مورد ظلم قرار گرفته بودند، به آنان باز گرداند. او نه تنها سرنوشت کشورش را تغییر داد، بلکه میلیونها انسان گمگشته در برهوت جاهلیت عصر مدرن را به بازگشتی دوباره به معنویت و یکتاپرستی فراخواند. پیروزی انقلاب اسلامی، چه در داخل و چه در خارج از کشور، ناظران را با پدیدهای تازه در صحنه سیاسی جهان روبهرو ساخت. این پدیده بنا به ماهیت، اهداف و سرنوشت خود، در هیچیک از معیارهای سیاسی جهان نمیگنجد. انقلاب آزادیبخش از آنجا که انقلابهای آزادیبخش ملی، بر ضد سلطه امپریالیستی شکل میگیرد و رژیم شاه در ایران نیز در طول انقلاب به عنوان رژیم دست نشانده امپریالیسم آمریکا بود، برخی آن را به عنوان حرکتی ضدامپریالیستی و در گروه انقلابهای آزادیبخش ملی قرار میدهند. اما با وجود جنبه ضدامپریالیستی انقلاب و نیز وابستگی رژیم پهلوی از کودتای 28 مرداد 1332 به حمایتها و کمکهای مستقیم آمریکا، از آنجا که اصطلاح «انقلاب آزادیبخش» به جنبشهایی گفته میشود که بر ضد سلطه مستقیم خارجی شکل میگیرد، کاربرد آن در مورد انقلاب ایران چندان راهگشا نیست. انقلاب اجتماعی اصطلاح انقلاب اجتماعی، درباره انقلابهایی به کار میرود که بر اثر آنها تحولات ساختاری اقتصادی ـ اجتماعی چشمگیری شکل میگیرد. برخی چون اِسکاچْپول که تحولات اجتماعیِ ناشی از انقلابها را به شکل وسیعتر تعریف میکنند، بر آناند که انقلاب ایران، انقلابی اجتماعی است؛ زیرا با دگرگونیهای ساختاری و ارزشیِ وسیعی همراه بوده است. انقلاب اسلامی و همگانی از آنجا که انقلاب ایران به روشنی بر جنبش سراسری و چند طبقهای متکی بود، بسیاری از تحلیلگرانِ انقلاب، آن را انقلابی مردمی یا مردمگرا میدانند. تردیدی نیست که انقلاب ایران از نظر نوع ائتلاف قشرهای مختلف اجتماعی در آن، پدیدهای کمنظیر به شمار میآید و به همین دلیل «انقلاب مردمی» قلمداد کردنِ آن جایز به نظر میرسد. البته انقلاب ایران بیشتر از هر عنوانی با نام «انقلاب اسلامی» مطرح شده است. به نظر میرسد که با توجه به گفتمان حاکم بر انقلاب ایران، رهبری انقلاب و همچنین شکل دولت و روابط اجتماعی بعد از آن، جا دارد که انقلاب ایران به عنوان انقلاب اسلامی مطرح شود.
اگر بخواهیم ویژگیهای جوان را طبقه بندی کنیم، اثرپذیری جایگاه اول را داراست و به موجب اثرپذیری، شخصیت فرد نیز شکل میگیرد.
اثرپذیری در جوانی، عنصر ذاتی و اصلی شخصیت را تشکیل میدهد و در مراحل بعد این شخصیت شکل گرفته قابلیت تغییر را ندارد.
درست است که در شکل گیری شخصیت، نقش کلیدی بر عهده خود فرد است اما قبل از خود فرد، محیط، تأثیر خود را میگذارد و جوان آن را تکمیل میکند و شکل شخصیت فرد نقش میبندد.
تأثیرات محیط، بیش تر از تأثیراتی است که خود فرد بر روی خویش دارد؛ از این روست که امام علی علیه السلام میفرمایند:
با فرد بدکار و بدجنس دوستی و رفاقت نکن؛ چراکه طبع و خوی تو از طبع و خوی او اثر میپذیرد، بدون آن که بدانی.
رشد عقلی:
جسم و جان جوان در یک حرکت همه جانبه، پیوسته رو به رشد است. در پیکر پر رمز و راز جوانان هر لحظه تحولی عظیم صورت میگیرد. نیروی عقل جوان، هر روز و هر شب در جایگاه متکامل تری قرار میگیرد و این تحول مبارک و پربرکت تا پایان سنین جوانی ادامه دارد و در واقع یکی از شاخصههای جوانی وجود همین سیر تکاملی اوست.
امام علی علیه السلام میفرمایند:
«رشد عقلی انسان در سالگی به حد کمال میرسد و پس از آن هرگونه رشد دیگری که باشد بر اثر تجربه است».
جوانان باید از رشد عقلی خود در زمینههای علمی و تجربی استفاده کنند و آن را ارتقا دهند.
پاک دلی و رقت قلب:
جوانان به طور طبیعی کم تر از بزرگ ترها در تاریکیهای روحی و قساوت قلبی غوطه ورند و اغلب دارای دلی روشن، قلبی پاک، روحی روان و فکری جوان هستند و به همین دلیل زودتر از بزرگ ترها به سوی حق و فضیلت رو میآورند. این خوی و خصلت نیکو، مایه تمایل جوان به خیر و نیکی است. در ابتدای دعوت پیامبر به اسلام، پیران و بزرگان قریش ایشان را تکذیب میکردند؛ اما جوانان با همین خصلت و خوی پسندیده پیامبر را یاری کردند و اولین جوان هم که دعوت ایشان را پذیرفت، امام علی علیه السلام بود.
رقت قلب جوان باعث میشود که به سوی حق گرایش پیدا کند. البته امام علی علیه السلام پرورش یافته در مکتب وحی بودند و مسأله پاکی دل در ائمه اطهار، همیشگی است.
حق طلبی و فضیلت خواهی:
جوانان بر اساس فطرت پاک انسانی به ندای حق و فضایل اخلاقی گرایش دارند و همیشه خواستار جهانی هستند که حق و فضیلت انسانی در آن حاکم باشد. جوانان تا زمانی که روح پاکشان به گناهان آلوده نشده است، همواره در پی رسیدن به فضایل انسانی اند و برای رسیدن به حق تلاش میکند و سختیها برای رسیدن به حق برای آنها معنا ندارد؛ زیرا هدفش فقط رسیدن به حق است. طبق فرمایش امام علی علیه السلام: «آن کس که مطلوب و مقصودش حق باشد، سختی بر او آسان میگردد و دور برای وی نزدیک میشود.»
پس اگر جوانی تحمل سختی برای عدالت خواهی و حق را نداشته باشد و خواهان فضیلت هم نباشد و مخالف با حق طلبی باشد، سعی نکرده که طبق فطرت انسانی، خود را تربیت کند.
دین گرایی:
یکی از روحیات پر ارزش بشری که نتیجه روحیه حق طلبی و فضیلت خواهی است، «دین گرایی» میباشد. این روحیه در آغاز جوانی به شدت فعال گردیده و رشد مییابد و اگر بهاء و ارزشی داده نشود این میل سرکوب و منحرف میشود.
قرآن درباره ایمان آورندگان به حضرت موسی میفرماید: در آغاز هیچ کس به موسی ایمان نیاورد مگر گروهی از فرزندان قوم او، در حالی که از فرعون و اطرافیانش میترسیدند که مبادا آنان را در شکنجه قرار دهد.
دو نکته از این آیه برداشت میشود:
اولاً جوانان و فرزندان از پیشگامان در قبول دین بودند.
ثانیاً جوانان با وجود ترس از شکنجه که از عواقب قبول دین بود باز هم حاضر نشدند از دین دست بردارند.
علاوه بر این فطرت و سرنوشت، خلقت انسان بر اساس دین خواهی و خداجویی است که این روح فطری به همراه دیگر نیروهای بشری در زمان جوانی به اوج رشد خود میرسد.
شور جوانی:
جوانان دارای شور و نشاط ویژهای هستند و همواره دوست دارند در اجتماع تازه و نو حضور داشته باشند. در روایات به این حس جوانی «شره الشباب» گفته اند
نهم دی ماه هر سال باید گرامی داشته شود. روزی که به درستی «روز بصیرت» نام گرفته و بزرگداشت آن، تکریم آگاهی و بینش دینی، حمیت و غیرت ملی یک ملت است و چه زیبا فرمود رهبر فرزانه، امام خامنه ای (مدظله العالی) که 9 دی حادثه کوچکی نیست، شبیه حرکت ملت در روزهای اول انقلاب است. معظم له در دیدار با ستاد بزرگداشت 9 دی، ضمن تأکید بر محتوای اصلی پیام 9 دی که در یک جمله تجلی بارز هویت و ماهیت انقلاب یعنی حاکمیت روح دیانت بر دل های مردم مسلمان ایران بود؛ دو توصیه مهم داشتند: یکی اینکه در بزرگداشت 9 دی جنبه های شعاری غلبه پیدا نکند و دیگر اینکه، به عمق شعارها که حرف اصلی ملت ایران بود، توجه شود. با وجود اینکه وجه بارز یک راه پیمایی، شعارهای آن است و اساساً مردمی که به خیابان می آیند، هدفی جز بیان حرف ها و شعارهایی را ندارند، اما در بزرگداشت این روز، نباید صرفاً به یک سری اقدامات تبلیغی و چند مراسم دهان پرکن بسنده کرد، فرمایش رهبر معظم انقلاب این است که هر سال در روز بصیرت باید محتوا و پیام دینی مردم به گوش جهانیان مخابره شود، در روز بصیرت باید برای همگان یادآوری شود، که خاستگاه انقلاب اسلامی، تدین و دیانت بوده تا مبادا مطالبات روز بر خواسته اصلی ملت سنگینی کند و از یادمان برود که برای چه قیام کرده بودیم و راه مان چه بود؟ بر همین اساس مقام معظم رهبری توصیه می فرمایند که در تکریم نهم دی باید به حرف اصلی مردم در این روز توجه شود. حرفی که با صدای بلند بر زبان ها جاری بود، حرفی که با حضور گسترده و عظیم ملت بیان می شد و آن «دفاع از دین» بود. همه آنهایی که درد دین داشتند، آن روز آمده بودند تا به همه بگویند که نسبت به مقدسات و دیانت شان بی تفاوت نیستند. در مقابل تعرض به دین شان کوتاه نخواهند آمد ولو آنکه همه دنیا برای این تعرض متحد شده باشد. از این رو، 9 دی روز بصیرت نخواهد بود مگر آنکه به محتوای پیام آن توجه شود؛ پیامی که از قلب پاک میلیون ها انسان معتقد برآمد، پیامی که به اراده خداوند از دل های انسان های مومن برخاست و البته بر گوش های شنوا نشست و چشم های بصیر، آن را دید. چشم هایی که در جهان صحنه های غرور آفرین 9 دی را در شهرهای مختلف ایران و به ویژه تهران دیدند و گوش هایی که اخبار آن را از منابع معتبر و موثق شنیدند، یافته های شان از یک سو عجیب بود و از سوی دیگر قابل انتظار. 1- عجیب بود چون در هیچ تصوری نمی گنجد که میلیون ها انسان تنها به صرف یک فراخوانی کوتاه و معمولی اینگونه سراسیمه، با شور و هیجان توصیف نشدنی به گونه ای به خیابان ها ریختند و در دفاع از نظام و ارزش های شان شعار دادند که گویا ماه ها آن را مشق کرده اند و همه در آن روز پیشاپیش خود را آماده کرده بودند که به یکباره به خیابان ها بریزند و پس از حضور در صحنه و در اختیار گرفتن کامل زمین و زمان و با شعارها و واکنش شان به فتنه گران و حامیان داخلی آنها اعلام کنند از آنها متنفرند و تنفرشان ناشی از عجز و ناتوانی نیست که از سر فرازگردنی و قدرت است و آمده اند بساط فتنه ای را جمع کنند که با استفاده از نجابت آنها هشت ماه برای دشمنان نظام خوش رقصی کرده اند. 2- قابل انتظار بود چون مردم مسلمان و سربلند این مرز و بوم طی سی سال گذشته همیشه خالق شگفتی ها بودند. آنهایی که با سلوک و منش این مردم بیشتر آشنا بودند می دانستند این ملت معتقد و ریشه دار هیچ گاه در برابر تعرض به دین و اعتقاداتش کوتاه نمی آید. در این روز ملت ایران با حضور عاشورایی اش در میدان غیرت و حمیت خط قرمز حریم دینی اش را پررنگ تر کرد و با صدای رساتر آن را فریاد زد. .
.: Weblog Themes By Pichak :.