ماه گذشته رئیس سازمان پدافند غیرعامل از کشف دومین بدافزار «استارس» خبر داد و یکبار دیگر، نگاهها را به جنگ سایبری جلب کرد. هنوز یک سال از تاریخ حملهی سایبری «کرم استاکسنت» به تأسیسات هستهای بوشهر نگذشته که خبر دومین حملهی سایبری نگاهها را به خود جلب کرده است.سال گذشته، تا مدتها پس از خبر کشف و خنثیسازی حملهی سایبری به تأسیسات هستهای، رسانههای غربی از طریق مصاحبه با کارشناسان جنگهای سایبری مدعی بودند که فاجعهی بزرگی در تأسیسات هستهای ایران در حال رخدادن است و ایران درخصوص میزان تخریب آن حمله پنهانکاری میکند و در این زمینه در رسانههای غرب گمانهزنی ادامه داشت. آنان با تحلیل ابعاد پیچیدهی کرم استاکسنت و قدرت تخریبگری آن مدعی بودند که نهفقط تأسیسات هستهای ایران از کار افتاده، که بیم آن میرود صنعت گاز و نفت و دیگر تأسیسات حساس ایران نیز هدف قرار گیرد.تیرماه سال گذشته، این حمله توانست حدود سیهزار رایانه را آلوده کند؛ اما هدف اصلی حمله، تأسیسات هستهای بوشهر بود که خوشبختانه با پیشبینیهای صورتگرفته و توان پیشگیری مهندسان جوان، این کرم شناسایی و خنثی شد. در همان زمان، با مطالعات انجامشده بر روی ابعاد حملهی صورتگرفته، نقش دولتهایی بزرگ از جمله امریکا در طراحی بسیار پیچیدهی آن محرز و مسلّم شد.
خبر حملهی سایبری به ایران زنگ خطری را به صدا درآورد مبنی بر تغییر استراتژی در نبرد کشورها.دومین حمله در کمتر از یک سال، نشانگر تثبیت و تأیید و تغییر رویکرد قدرتهای بزرگ در برخورد با کشورهای دیگر است. جنگ سایبری این امکان را به کشورها میدهد که بدون نیاز به لشکرکشی نظامی و صرف هزینههای سرسامآور انسانی و نظامی، به اهداف یک جنگ تمامعیار دست یابند.درجنگ سایبری، فاصلهی مرزی بیتأثیر است و برتری نظامی و ثوقالجیشی و توان لجستیک دخالتی ندارد. در این نوع از جنگ، دیپلماسی عمومی و سیاسی و پیمانهای مرسوم که در میدان جنگهای زمینی و هوایی و دریایی تنظیم شدهاند، فاقد اثرند. جنگ سایبری درحقیقت تسریع در تهدید است، به این معنا که جنگهای سنتی مبتنی بر رجزخوانی و فرسایشاند؛ اما این جنگ آنچنان ناگهانی و نامرئی رخ میدهد که با غافلگیری همراه است.
متأسفانه این جنگ به دلیل نو و بدیعبودن، اکنون تابع هیچ سیاست و تکنیک خاصی نیست و از هیچ اصل اخلاقی یا معاهدهی حقوقی پذیرفتهی جامعهی بینالملل تبعیت نمیکند. در این جنگ، داشتههای فنی و علمی و فکری یک کشور به مبارزه طلبیده میشود.
اکنون با کشف دومین حملهی سایبری به توان هستهای کشور، جای شک و تردیدی برای ورود به جنگ نامتقارن جهانی باقی نمانده است. آنچنانکه در سال گذشته، همهی کارشناسان صنعتIT دنیا اذعان کردند که دولت امریکا پشت حملهی سایبری «استاکسنت» بوده، حمله «استارس» هم تحت مدیریت آن کشور صورت پذیرفته است.
نتیجه اینکه کشور عملاً وارد جنگ جدید سایبری شده است و باید از وضعیت دفاع خارج شود و تدارک کافی برای حملهی پیشدستانه را صورت دهد. وقتی ایران از چنان توانی برخوردار است که میتواند حملهی سایبری دشمن را خنثی کند؛ بنابراین از توان حملهی پیشگیرانه نیز برخوردار است. تاکنون معلوم شده است که هیچ اصل حقوقی یا اخلاقی به منظور محدودسازی حملات در فضای مجازی برای دفاع ار منافع مدم وجود ندارد. حال که منافع یک ملت بهکرات در معرض تهدید این حملات قرار میگیرد، بیتردید حملهی متقابل از طریق بسیج امکانات، برای پشیمانسازی دشمن، نهتنها غیراخلاقی نیست، که یک اصل استراتژیک بهحساب میآید.در این وضعیت، آگاهسازی از طریق ارتقای معلومات عمومی مردم درخصوص فضاهای مجازی و تهدیدات محتمل، نقش تعیینکنندهای در مقابله خواهد داشت. بیتردید از این به بعد، شاهد رشد ردیف بودجههای سایبری در ردیف بودجههای سالیانه کشورها خواهیم بود. هماکنون بخش مهمی از بودجهی کشورها صَرف امور دفاعی، شامل خریدهای تسحیلاتی و نیروهای نظامی میشود؛ اما وقتی میدان جنگ تغییر کند و تهدیدها از نظامی به سایبری دگرگون شود، باید در نظام بودجهبندی و اولویت بودجههای دفاعی نیز تغییرات بنیادی صورت پذیرد؛ بنابراین تجهیز لشکر سایبری پیشنیاز رویکرد جدید است.
.: Weblog Themes By Pichak :.