یاد فاطمه علیهاالسلام
فاطمه (علیهاالسلام) را باید همیشه به یاد داشت و یاد او باید یاد عشق در ایمان باشد و یاد عاطفه و احساس توام با تعقل او درخور یاد کردن و ذکر است؛ بدان خاطر که تصویر آزادگی او به ما درس آزادی میدهد، خاطره حقطلبیش به ما درس وظیفه و جرئت و شهامت میدهد و یا مبارزهاش در ما روح مبارزات حقطلبانه را احیاء میکند.
او با عمل درس داد، درس توّلا و تبّرا، درس همرزمی با همسر در تعقیب هدف مشترک، درس صفا و اخلاص در کارها، درس انجام وظیفه هدایت برای زنان، درس کمککاری برای مردم، درس زیر بازوگیری، درس بیان حق، درس از خود گذشتگی و ایثار، درس ثبات قدم در برابر متجاوزان و غاصبان، درس حجاب و پوشش، درس پرچمافرازی و گاهی پرچم ساختن مظلومیت، حتی پنهان کردن جنازه و قبر خود برای هشیار کردن.
ما با یاد فاطمه علیهاالسلام و موضعگیریهایش باید این درس را داشته باشیم که به موضعگیری اندیشه در شرایط گوناگون و متفاوت زندگی دست یابیم و در هر مساله و مشکل از خود سوال کنیم اگر فاطمه (علیهاالسلام) با این مشکل مواجه میشد چه میکرد؟ و هم با مطالعه تاریخ زندگیش از او و از راه و روش او الهام میگیریم و طریق خود را روشن و هموار کرده و به پیش رویم.
او ولیّ خدا بود دارای ایمان و عصمت، علی (علیهالسلام) او را یکی از دو رکن جهان اسلام معرفی کرد که رکن اول آن شخص پیامبر بود. و آن روز که فاطمه (علیهاالسلام) از دنیا رفت علی (علیهالسلام) با تأثر و اندوه فرموده بود این همان رکن دومی بود که از دست رفت (هذا رکن الاخر) و چنانچه پیامبر اکرم در مورد فاطمه علیهاالسلام فرموده بود: هذا احدالرکنین [1] و آدمی برای استواری نیایش، ناگزیر به ستون و رکنی نیاز دارد. هر قدر آن رکن مهمتر و سنگینتر، استحکام بنا و اعتماد ما بدان بیشتر و زیادتر است و این خود نیز اسوهآموزی و الگوپذیری است که آیات قرآن و روایات، ما را بدان توصیه میکنند.
درس آموزی از فاطمه علیهاالسلام
برای فاطمه علیهاالسلام رمز و رازی الهی و مقصدی لاهوتی، معرفی کردهاند و در خور اسوه بودن برای بشریت. اسناد و روایات ما نشان میدهند او ولی خداست، معصومه و محصوره از گناه است، آزاده است و آزاد از قیود بشر ساخته، دارای تقوائی بینظیر و ادبی کم نظیرتر در دنیای زنان. دارای رقّت قلب، ایمان آمیخته با ارکان وجودی، صبر و مقاومت در امور، حلم و متانت در کارها، علوّ روح، دارای سرعت در ادراک و تعقل جهتدار که به سوی بینهایت است، دارای شجاعت گرفته از ایمان، تنها و تنها در جهان بشریت و نمونه عالی حبّ خدا و اسوه در پرستش و نیایش، شرافت و جدال و برگزیده خدا و ... .
فاطمه علیهاالسلام جان داد ولی آبرومندانه، زندگی کرد ولی مدبرانه، مبارزه کرد ولی اندیشمندانه، تسلیم نشد حتی در بستر مرگ، رای خود را عوض نکرد حتی به بهای جان، دست از دفاع از مقام ولایت علی (علیهالسلام) برنداشت حتی به بهای سقط فرزند، و از دامن علی (علیهالسلام) دست نکشید مگر به ضربه تازیانه، و وقتی که بیهوش شد. و اینها همه درس است برای آن کس که حسرت جلال و شکوه فاطمه علیهاالسلام را در دل دارد.
و بدین سان همه عملکردها، مواضع، حالات و حرکاتش درس است. زندگی او خود یک راه است و راه اسلام، مسلمانی و راه فطرت با درسآموزی از فاطمه علیهاالسلام است که میتوانیم دریابیم راه خدا چیست؟ راه ایمان و تقوا کدام است؟ راه حقطلبی و مبارزه و تلاش در راه هدف الهی کدام است؟.
فاطمه علیهاالسلام به زنان ما درس میدهد، درس زندگی، درس جهاد و مبارزه، درس مرزداری ایدئولوژی و درس حضور اجتماعی در عین رعایت موازین شرعی و او آموزگار مسلم راهی است که بشریت از ابتدای پیدایش خود تا امروز خواستار و متوقع شناخت آن راه و طی طریق در آن مسیر بوده است.
عبرتآموزی از تاریخ
ما در مطالعه حیات فاطمه علیهاالسلام درسهائی میآموزیم که از یک سو درس عبرتاند و از سوی دیگر در خور ثبت در تاریخ برای راهآموزی ما. و در ضمن این مطالعه با کسانی آشنا شدیم که برای دستیابی به رتبه و مقام ظاهر و بزرگ و جلال و شکوه فاطمه علیهاالسلام را نادیده گرفته و خواستند از این راه به نوائی برسند ولی خدای آن را برای همیشهشان پذیرا نشد.
ولی امروز نه آن دونانصفت حضور دارند و نه فاطمه علیهاالسلام؛ هر دو از جهان رخت بربستند و چه درس عبرتی از این بالاتر که میبینیم ظالمان با خرید آن همه ننگها طرفی نیستند و ظلم و تجاوز و غصبشان برای آنها آبروئی نساخت و راه و روش شرم انگیزشان راهی و وسیلهای برای سعادتشان فراهم نکرد.
برخی شکوه فاطمه علیهاالسلام را فراموش کردند، به خاطر نانی، به دریوزگی درآمدن و به خاطر مقامی، با دستگاه ظلم همدست شدند، آزادگی خود، و حتی شرافت خویش را فروختند و مجری فرمان خائنان شدند که در سایه آن فاطمه علیهاالسلام مجروح و زخمی به بستر افتاد و بر اثر همان صدمات جسمش ناتوان شد و از دنیا رفت.
ولی امروز نه آن دونانصفت حضور دارند و نه فاطمه علیهاالسلام؛ هر دو از جهان رخت بربستند و چه درس عبرتی از این بالاتر که میبینیم ظالمان با خرید آن همه ننگها طرفی نیستند و ظلم و تجاوز و غصبشان برای آنها آبروئی نساخت و راه و روش شرم انگیزشان راهی و وسیلهای برای سعادتشان فراهم نکرد.
برخی شکوه فاطمه علیهاالسلام را فراموش کردند، به خاطر نانی، به دریوزگی درآمدن و به خاطر مقامی، با دستگاه ظلم همدست شدند، آزادگی خود، و حتی شرافت خویش را فروختند و مجری فرمان خائنان شدند که در سایه آن فاطمه علیهاالسلام مجروح و زخمی به بستر افتاد و بر اثر همان صدمات جسمش ناتوان شد و از دنیا رفت.
آنان که در آن روز جز به خود و نیت پست خود نمیاندیشیدند اینک در کجایند و فاطمه علیهاالسلام در کجاست؟
آنها که در زیر پوششهای تبلیغاتی خود خواستند نور خدا را خاموش کنند آیا به هدف خود رسیدند؟ آیا آنها عزت دارند یا فاطمه علیهاالسلام؟ دیدید که اشک مظلوم چهها کرد؟ و قطرات سرشک صاف و روان چگونه ریشه آنها را قطع کرد؟
فاطمه علیهاالسلام جان داد ولی آبرومندانه، زندگی کرد ولی مدبرانه، مبارزه کرد ولی اندیشمندانه، تسلیم نشد حتی در بستر مرگ، رای خود را عوض نکرد حتی به بهای جان، دست از دفاع از مقام ولایت علی (علیهالسلام) برنداشت حتی به بهای سقط فرزند، و از دامن علی (علیهالسلام) دست نکشید مگر به ضربه تازیانه، و وقتی که بیهوش شد. و اینها همه درس است برای آن کس که حسرت جلال و شکوه فاطمه علیهاالسلام را در دل دارد.
.: Weblog Themes By Pichak :.